کرامات دجالها و کذابین
قند و پند
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
حکایت😜😜😜😀😀😀
🌿🌿
آوردهاند که روزی مریدی بنزد شیخی از مشایخ آن زمان رفت و گفت:
یا شیخ!
زن من حامله است، میترسم که دختری بیاورد، توقع اینکه دعا کنی که از برکت انفاس شما خدای تعالی پسری کرامت کند.
🙏🙏🙏
شیخ گفت:
برو چند خربزه بسیار خوب با نان و پنیر بیاور تا اهل اللّه بخورند ودر حق تو دعا کنند!
😉😉😉
آنمرد گفت: چشم!
بعد رفت و نان و پنیر و خربزه حاضر ساخت.
پس از صرف و تناول، آن مرد را دعا نمودند، شیخ نیز دعا و فاتحه بخواند و گفت:
ای مرد خاطر جمع دار که خدای تعالی البته تو را پسری کرامت خواهد فرمود که در ده سالگی داخل صوفیان خواهد شد.
😐😐😐
چون مدت حمل بگذشت وحمل را بنهاد دختری کریه منظر بود،🌚🌚🌚
آن مرد بسیار دلگیر گردید،😞😞😞
بخدمت شیخ آمد در حالتی که همء مریدان نزد شیخ حاضر بودند گفت:
یا شیخ؟!
دعای تو در حق من اثری نکرد و حال اینکه شما تأکید فرمودی خدای تعالی پسری کرامت خواهد فرمود، الحال دختری بدترکیب و کریه منظر متولد گردیده؟!!
😐🌚😐🌚
شیخ گفت:
البته آن سفره که بجهت اهل اللّه آوردی باکراه بوده، چنانچه آنرا از راه رضا و صدق و ارادت آورده بودی البته پسری میشد،
در هر حال بنهایت خاطر جمع دار اگر چه دختر است لکن زیاده از پسر بتو نفع خواهد رسید، زیرا من در خلوت و مراقبت چنین دیدم که علامه خواهد شد.
😃😃😃
پس از این گفتگو، بدوماه دختر وفات یافت؟
😁😂😁😂
آن مرد باز بنزد شیخ آمد وگفت:
یا شیخ!
آن دختر نیز وفات یافت، غرض اینکه دعای شما بهیچ وجه تأثیری نکرد.
😜😯😜
شیخ گفت:
ما گفتیم این دختر بیش از پسر بتو نفع میرساند؛ اگر زنده میماند بر مشغلهی دنیاداری و آلودگی تو میافزود پس بهتر آنکه برحمت ایزدی پیوسته شد.
😶😶😶
روایت شده که چون شیخ این بگفت مریدان بیکبار برخاسته بر دست و پای شیخ افتادند و پای شیخ را بوسه میدادند و میگفتند:
انشاء اللّه تعالی وجود شما را سلامت دارد که از این وجه ما را حیات تازه بخشیدی،
😱😱😂😂😁😁
حقا که نفس و دم پیر کامل، کم از دم عیسی نیست! چرا که گفتهاند:
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
😂😂😂😀😀😀
...
شیخ بهایی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
خب این از کرامات و ادعاهای دروغین