آنتی دجال

نقد آراء و افکار دجال آخرالزمان، احمد الحسن بصری

آنتی دجال

نقد آراء و افکار دجال آخرالزمان، احمد الحسن بصری

و در آخر الزمان دجالی از بصره خروج خواهد کرد که از ما نیست (علی علیه السلام)

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۸ فروردين ۹۵، ۱۵:۵۴ - sara
    merC
  • ۵ فروردين ۹۵، ۲۳:۱۵ - طاها میرویسی
    هک شد؟؟؟

آخرین مطالب

برطبق کلام امام هادی علیه السلام گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها، بر درندگان حرام است

 در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است. متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید. متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.

منابــع :

- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران.

- منتهی الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ هجرت.

 - الخرائج والجرائح، راوندی، ص 405.

حال اگر احمد راست می گوید و امام است و از فرزندان فاطمه سلام الله علیها، خودش یا یکی از فرزندانش، در ملا عام به قفس درندگان وارد شوند تا حق روشن شود. 

والسلام علی من اتبع الهدی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۵۴
فاطمه فخار

وقتی بازار ادعا گرم میشود دیگر حدی وجود ندارد.
یکی ادعای ارتباط با امام زمان میکند، یکی ادعای نیابت خاصه، یکی ادعای، مهدویت، یکی ادعای قائمیت، یکی ادعای نبوت، و تا خدایی هم پیش میروند 
نمونه فیلم زیر معروف به خدای کچل خوزستان است که ادعایی خدایی کرد و عده ای هم گوسفند وار بدنبالش راه افتادند و به او سجده میکنند.
حتی پس از اعدام این شخص هنوز هم عده ای نادان به آثار باقی مانده از وی تبرک جسته و به خدای معدوم باور دارند.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۰۳
هادی عباسی

بسم الله الرحمن الرحیم

از جمله ادعاهای احمد الحسن و یاران او استدلال نمودن به روایاتی است که به ادعای آنان مبتنی بر وجود امام سیزدهم می باشد. احمد الحسن در کتاب المتشابهات ج 4 س 155 در تائید ادعای باطل خود چنین مطرح می‌کند در روایات آمده است که ائمه دوازده گانه از فرزندان حضرت علی علیه السلام و حضرت زهراء سلام الله علیها می باشند و از این روایات چنین نتیجه می‌گیرد که معصومین علیهم السلام در کلام خود مهدی اول را جزء ائمه بشمار آورده‌اند.

اما آنچه مسلم است ادعای وجود امام سیزدهم در کلام مدعیان، جدید نیست و پیش از این نیز افرادی به این موضوع پرداخته اند. اما روایاتی که مدعیان در تائید ادعای باطل خود به آنان استناد می‌کنند از دسته روایاتی هستند که :

1- از متشابهات هستند و باید آنان را به روایات محکم برگرداند. طبق روایت امام رضا علیه السلام که فرمودند:

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی حَیُّونٍ مَوْلَى الرِّضَا ع قَالَ: مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ إِلَى مُحْکَمِهِ‏ هُدِیَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فِی أَخْبَارِنَا مُتَشَابِهاً کَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ وَ مُحْکَماً کَمُحْکَمِ الْقُرْآنِ فَرُدُّوا مُتَشَابِهَهَا إِلَى مُحْکَمِهَا وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دُونَ مُحْکَمِهَا فَتَضِلُّوا

عیون أخبار الرضا علیه السلام ؛ ج‏1 ؛ ص290

 

 کسی که متشابه قرآن را به محکمات آن برگرداند به راه مستقیم هدایت می‌شود سپس فرمودند در اخبار ما محکماتی است مانند محکم قرآن و متشابهاتی است مانند متشابه قرآن پس باید متشابه آن را به محکمات آن برگردانید و از متشابه آن بدون محکمات پیروی نکنید چرا که گمراه می‌شوید.

2- توسط راوی نقل به معنا شده است و به طور دقیق نص روایت و کلام معصوم نقل نشده است. بلکه مضمون روایت مطابق با فهم راوی با کلام وی نقل شده است.

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَسْمَعُ الْحَدِیثَ مِنْکَ فَأَزِیدُ وَ أَنْقُصُ‏ قَالَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ مَعَانِیَهُ فَلَا بَأْس‏

الکافی (ط - الإسلامیه) ؛ ج‏1 ؛ ص51

به امام صادق گفته شد که احادیثی را که از شما می شنوم با کم و زیاد کردن نقل میکنم امام پرسید آیا معنا را میرساند اگر معنا را میرساند مشکلی ندارد

3- خطا در نسخه برداری دارد. برخی نیز بواسطه خطا و اشتباه در نسخه برداری قابل استناد و قبول نمی‌باشند.

ضمن اینکه باید به این مساله توجه داشت که حتی یک روایت صریح که عدد ائمه را 13نفر یا بیشتر بداند در روایات و نصوص ائمه وجود ندارد.

حدیث لوح:

احمد الاحسن این روایت را در کتاب متشابهات خود جلد4 سوال 180،158،155 به عنوان دلیلی بر اینکه وی یکی از ائمه به شمار می آید ذکر کرده است. ضیاء زیدی نیز از جمله ی انصار در کتاب المهدی و المهدیین در قرآن و سنت به این حدیث اشاره کرده است و چنین آورده است :

عن جابر بن عبد الله الانصاری قال: (دخلت علی فاطمهسلام الله علیها و بین یدیها لوح فیه اسماء الاوصیاء من ولدها فعددت اثنی عشر آخرهم القائمعلیه السلام ثلاثه منهم محمد و ثلاثه منهم علی).

متشابهات ج4 سوال 155 و158 و180

از جابر بن عبدالله انصاری : حضرت فاطمهسلام الله علیها وارد شدم بین دستان ایشان لوحی بود کخ در آن اسم اوصیاء از فرزندان او نوشته شده بود تعداد آنها دوازده نفر بود که آخرین آنها حضرت قائم بود سه نام محمد و سه نام علی

وی ادعا و اضافه می‌کند که جابر بن عبد الله انصاری به این امر واقف بوده است که این امر از اسراری است که ظاهر کردن آن امکان ندارد بلکه از اسراری است که ائمه فرموده‌اند که هر کس به اسم قائم تصریح کند کافر است.

ضیاء زیدی با بیان این حدیث در کتاب خود قائم را احمد الحسن بشمار آورده است و با این استناد غیر صحیح ذکر نشدن نام احمد الحسن را در روایاتی که نام ائمه را به صراحت آورده اند توجیه می‌کند. وی با استدلال به این حدیث فرزندان حضرت زهراء سلام الله علیها را 12عدد می‌داند لذا احمد را فرزند دوازدهم بشمار می آورد. از طرفی به دلیل اینکه در حدیث آمده است که "ثلاثه منهم علی" باز نتیجه باطل خود را بر این سخن بار می‌کند که از آنجا که در حدیث به وجود سه علی اشاره شده است امیرالمومنین جزء آنها نیست لذا برای اینکه عدد را به 12 برساند باز احمد را آخرین آنها می شمارد.

در حالیکه در خصوص این روایت دو نقل "ثلاثه منهم علی"و "اربعه منهم علی"هر دو ذکر شده است.

وثلاثه منهم علی: الکافی ج1  الخصال ج2  الغیبه الطوسی

البته در خصال نوشته شده فیه اسماء الاوصیاء بدون ذکر من ولدها که همین منبع هم از استدلال انصار احمد خارج می شود

و اربعه منهم علی: من لایحضر الفقیه ج4 کشف الغمه ج2 الارشاد ج2 کمال الدین ج1 عیون اخبار الرضا ج1

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَهَ ع وَ بَیْنَ‏ یَدَیْهَا لَوْحٌ‏ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِهَا «2» فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ ثَلَاثَهٌ مِنْهُمْ مُحَمَّدٌ وَ أَرْبَعَهٌ مِنْهُمْ عَلِیٌّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.

کمال الدین و تمام النعمه ؛ ج‏1 ؛ ص269

 

از ابی جارود از ابی جعفر از جابر بن عبد الله انصاری : نزد حضرت فاطمهسلام الله علیها رسیدم و بین دستهای مبارک حضرت لوحی دیدم که اسامی اوصیاء از فرزندان حضرت فاطمهسلام الله علیها در آن بود. تعداد آنان 12 نفر بود آخرین آنان قائم بود در بین آنان سه محمد بود و چهار علی.

آنچه مسلم است و به وضوح نیز در این دست روایات مطرح شده است این است که در روایات لوح، جابر بن عبد الله انصاری در صدد بیان و خبر از دو مطلب مجزا می باشدیکی نسبت و قرابت اوصیاءعلیهم السلام به حضرت زهراسلام الله علیها که در ابتدای روایت ذکر می‌کند و مطلب دوم از تعداد این اوصیاء خبر می‌دهد. بر این اساس تعداد اوصیاء که در حدیث لوح ذکر شده است ناظر بر تعداد همه ی اوصیاء پس از پیامبر می‌باشد نه تنها بر تعداد اوصیایی که از فرزندان حضرت زهراءسلام الله علیها می‌باشند لذا در تمامی نقل ها تعداد همین 12 نفر می باشد نه یک نفر بیشتر و نه یک نفر کمتر در واقع ف در فعددت استیناف است. در واقع هنگامی که میگوید چهار نفر آنان علی است خود حضرت علی در اسم این اوصیاء وارد شده و این خود تایید میکند که ف در فعددت استیناف است.

همچنین روایات دیگری در تایید این مطلب وجود دارد این اوصیاء فرزندان حضرت زهرا 11 نفر هستند و حضرت علی دوازدهمین آنها چرا که با همان سند (یعنی از جابر)حدیث زیر آمده که تایید میکند ف در فعددت استیناف است و در واقع جابر گفته در لوح اسم اوصیاء از فرزندان حضرت زهرا است سپس جمله خود را تمام کرده وسپس گفته تعداد اوصیاء 12 نفر است و این را نشان میدهد که این دو عبارت قبل از فعددت و بعد از آن مستقل از هم هستند.

روایت : عن ابی جعفر محمد بن علی الباقرعلیه السلام عن جابر بن عبد الله انصاری قال:
دخلت علی مولاتی فاطمهسلام الله علیها و قدامها لوح یکاد ضوؤه یغشی الابصار فیه اثنا عشر اسما ثلاثه فی الظاهره و ثلاثه فی باطنه و ثلاثه فی آخره و ثلاثه اسماء فی طرفه فعددتها فإذا هی اثنا عشر اسما فقلت أسماء مَن هؤلاء قالت: هذه اسماء الاوصیاء اولهم ابن عمی و أحد عشر من ولدی آخرهم القائم ، قال جابر: فرأیت فیه محمدا محمدا محمدا فی ثلاثه مواضع و علیا علیا علیا علیا فی اربعه مواضع.

از جابر بر فاطمه وارد شدم در بین دستان او لوحی بود که نور آن چشم ها را روشن میکرد در آن دوازده اسم بود سه اسم روی صفحه سه اسم پشت صفحه سه اسم پایین صفحه سه اسم در طرفین صفحه اینها دوازده اسم بود گفتم اینها اسم های چه کسانی است گفت: این اسم اوصیاء بود اولین آنها علی و آخرین پسر عمویم و یازده نفر از فرزندانش که آخرین آنها قائم است و جابر گفت در آن اسم سه محمد و سه علی بود

اما در مورد معرفی و ذکر نام آنان گاهی نام امیر المومنین علی بن ابیطالبعلیه السلام را نیز در شمار ائمه‌ی دیگری که هم نام ایشان هستند آورده است(و رابعه منهم علی) و گاهی طبق نص از ایشان به عنوان وصی حضرت رسولصلی الله علیه و آله یاد کرده است(ثلاثه منهم علی) چرا که متن خود حدیث لوح برای ما موجود است و اسم حضرت علی را وَصِیَّکَ نام برده برای همین جابر گفته سه اسم علی در لوح بوده و در جایی گفته چهار علی.

و اما سوال:

این لوح چیست و چه چیزی در آن نوشته شده است؟ آیا همانطور که ضیاء زیدی مدعی است سری از اسرار در آن است یا خیر؟ و در آن اسم احمد الحسن هست یا خیر؟ علت گفتن چهار علی در برخی از روایات و یا سه علی در برخی از روایات چیست؟

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَبِی لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ- إِنَّ لِی إِلَیْکَ حَاجَهً فَمَتَى یَخِفُّ عَلَیْکَ أَنْ أَخْلُوَ بِکَ فَأَسْأَلَکَ عَنْهَا فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ أَیَّ الْأَوْقَاتِ أَحْبَبْتَهُ فَخَلَا بِهِ فِی بَعْضِ الْأَیَّامِ فَقَالَ لَهُ یَا جَابِرُ أَخْبِرْنِی‏ عَنِ‏ اللَّوْحِ‏ الَّذِی رَأَیْتَهُ فِی یَدِ أُمِّی فَاطِمَهَ ع بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَا أَخْبَرَتْکَ بِهِ أُمِّی أَنَّهُ فِی ذَلِکَ اللَّوْحِ مَکْتُوبٌ فَقَالَ جَابِرٌ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی دَخَلْتُ عَلَى أُمِّکَ فَاطِمَهَ ع فِی حَیَاهِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَنَّیْتُهَا بِوِلَادَهِ الْحُسَیْنِ وَ رَأَیْتُ فِی یَدَیْهَا لَوْحاً أَخْضَرَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ مِنْ زُمُرُّدٍ وَ رَأَیْتُ فِیهِ کِتَاباً أَبْیَضَ شِبْهَ لَوْنِ الشَّمْسِ فَقُلْتُ لَهَا بِأَبِی وَ أُمِّی یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا هَذَا اللَّوْحُ فَقَالَتْ هَذَا لَوْحٌ أَهْدَاهُ اللَّهُ إِلَى رَسُولِهِ ص فِیهِ اسْمُ أَبِی وَ اسْمُ بَعْلِی وَ اسْمُ ابْنَیَّ وَ اسْمُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَ أَعْطَانِیهِ أَبِی لِیُبَشِّرَنِی بِذَلِکَ قَالَ جَابِرٌ فَأَعْطَتْنِیهِ أُمُّکَ فَاطِمَهُ ع فَقَرَأْتُهُ وَ اسْتَنْسَخْتُهُ فَقَالَ لَهُ أَبِی فَهَلْ لَکَ یَا جَابِرُ أَنْ تَعْرِضَهُ عَلَیَّ قَالَ نَعَمْ فَمَشَى مَعَهُ أَبِی إِلَى مَنْزِلِ جَابِرٍ فَأَخْرَجَ صَحِیفَهً مِنْ رَقٍ‏ فَقَالَ یَا جَابِرُ انْظُرْ فِی کِتَابِکَ لِأَقْرَأَ أَنَا عَلَیْکَ فَنَظَرَ جَابِرٌ فِی نُسْخَهٍ فَقَرَأَهُ أَبِی فَمَا خَالَفَ حَرْفٌ حَرْفاً فَقَالَ جَابِرٌ فَأَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی هَکَذَا رَأَیْتُهُ فِی اللَّوْحِ مَکْتُوباً بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* هَذَا کِتَابٌ‏ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ*- لِمُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ نُورِهِ وَ سَفِیرِهِ وَ حِجَابِهِ وَ دَلِیلِهِ‏ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ‏ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِینَ عَظِّمْ یَا مُحَمَّدُ أَسْمَائِی وَ اشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لَا تَجْحَدْ آلَائِی إِنِّی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا قَاصِمُ الْجَبَّارِینَ وَ مُدِیلُ الْمَظْلُومِینَ وَ دَیَّانُ الدِّینِ إِنِّی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَمَنْ رَجَا غَیْرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیْرَ عَدْلِی عَذَّبْتُهُ‏ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ‏أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ‏ فَإِیَّایَ فَاعْبُدْ وَ عَلَیَّ فَتَوَکَّلْ إِنِّی لَمْ أَبْعَثْ نَبِیّاً فَأُکْمِلَتْ أَیَّامُهُ وَ انْقَضَتْ مُدَّتُهُ إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ وَصِیّاً وَ إِنِّی فَضَّلْتُکَ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ وَ فَضَّلْتُ وَصِیَّکَ عَلَى الْأَوْصِیَاءِ وَ أَکْرَمْتُکَ بِشِبْلَیْکَ‏ وَ سِبْطَیْکَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ فَجَعَلْتُ حَسَناً مَعْدِنَ عِلْمِی-

بَعْدَ انْقِضَاءِ مُدَّهِ أَبِیهِ وَ جَعَلْتُ حُسَیْناً خَازِنَ وَحْیِی وَ أَکْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَهِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَهِ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ الشُّهَدَاءِ دَرَجَهً جَعَلْتُ کَلِمَتِیَ التَّامَّهَ مَعَهُ وَ حُجَّتِیَ الْبَالِغَهَ عِنْدَهُ بِعِتْرَتِهِ أُثِیبُ وَ أُعَاقِبُ أَوَّلُهُمْ عَلِیٌّ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ وَ زَیْنُ أَوْلِیَائِیَ الْمَاضِینَ وَ ابْنُهُ شِبْهُ جَدِّهِ الْمَحْمُودِ مُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ عِلْمِی وَ الْمَعْدِنُ لِحِکْمَتِی سَیَهْلِکُ الْمُرْتَابُونَ فِی جَعْفَرٍ الرَّادُّ عَلَیْهِ کَالرَّادِّ عَلَیَّ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأُکْرِمَنَّ مَثْوَى جَعْفَرٍ وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِی أَشْیَاعِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ أُتِیحَت بَعْدَهُ مُوسَى فِتْنَهٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ- لِأَنَّ خَیْطَ فَرْضِی لَا یَنْقَطِعُ وَ حُجَّتِی لَا تَخْفَى وَ أَنَّ أَوْلِیَائِی یُسْقَوْنَ بِالْکَأْسِ الْأَوْفَى مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ مَنْ غَیَّرَ آیَهً مِنْ کِتَابِی فَقَدِ افْتَرَى عَلَیَّ وَیْلٌ لِلْمُفْتَرِینَ الْجَاحِدِینَ عِنْدَ انْقِضَاءِ مُدَّهِ مُوسَى عَبْدِی وَ حَبِیبِی وَ خِیَرَتِی فِی عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ مَنْ أَضَعُ عَلَیْهِ أَعْبَاءَ النُّبُوَّهِ وَ أَمْتَحِنُهُ بِالاضْطِلَاعِ بِهَا یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ یُدْفَنُ فِی الْمَدِینَهِ الَّتِی بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ‏  إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَسُرَّنَّهُ بِمُحَمَّدٍ ابْنِهِ وَ خَلِیفَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ وَارِثِ عِلْمِهِ فَهُوَ مَعْدِنُ عِلْمِی وَ مَوْضِعُ سِرِّی وَ حُجَّتِی عَلَى خَلْقِی لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ بِهِ إِلَّا جَعَلْتُ الْجَنَّهَ مَثْوَاهُ وَ شَفَّعْتُهُ فِی سَبْعِینَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ کُلُّهُمْ قَدِ اسْتَوْجَبُوا النَّارَ وَ أَخْتِمُ بِالسَّعَادَهِ لِابْنِهِ عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ الشَّاهِدِ فِی خَلْقِی وَ أَمِینِی عَلَى وَحْیِی أُخْرِجُ مِنْهُ الدَّاعِیَ إِلَى سَبِیلِی وَ الْخَازِنَ لِعِلْمِیَ الْحَسَنَ وَ أُکْمِلُ ذَلِکَ بِابْنِهِ م‏ ح ‏م‏ د رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ عَلَیْهِ کَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِیسَى وَ صَبْرُ أَیُّوبَ فَیُذَلُّ أَوْلِیَائِی فِی زَمَانِهِ وَ تُتَهَادَى رُءُوسُهُمْ کَمَا تُتَهَادَى رُءُوسُ التُّرْکِ وَ الدَّیْلَمِ فَیُقْتَلُونَ وَ یُحْرَقُونَ وَ یَکُونُونَ خَائِفِینَ مَرْعُوبِینَ وَجِلِینَ تُصْبَغُ الْأَرْضُ بِدِمَائِهِمْ وَ یَفْشُو الْوَیْلُ وَ الرَّنَّهُ فِی نِسَائِهِمْ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ کُلَّ فِتْنَهٍ عَمْیَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَکْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ‏ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ‏ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ‏ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏:" قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ سَالِمٍ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَوْ لَمْ تَسْمَعْ فِی دَهْرِکَ إِلَّا هَذَا الْحَدِیثَ لَکَفَاکَ فَصُنْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِه

 

حضرت زهراءسلام الله علیها در پاسخ جابر از اینکه این لوح سبز که گویی زمرد است و می‌بینم که در آن کتابی است سفید و نورانی مانند نور خورشید چیست فرمودند: این لوح، لوحی است که خداوند متعال آن را به حضرت رسولصلی الله علیه و آله هدیه داده است و در آن نام پدرم و نام 

همسرم و نام دو پسرم و نام اوصیاء از فرزندان من در آن است. پدرم آن را به من عطا کرد برای اینکه بواسطه‌ی آن به من بشارت دهد.

سپس جابر نقل می‌کند که حضرتسلام الله علیها آن را به من عطا کردند و من آن را خواندم و از آن نسخه‌برداری کردم.

جابر آن را بر امام محمد باقرعلیه السلام عرضه نمود و حضرت فرمودند ای جابر بر روی نسخه ای که از لوح نوشته ای نگاه کن تا من آن را برای تو قرائت کنم. پس از قرائت حضرتعلیه السلام جابر مشاهده نمود که هیچ حرف آن با آنچه حضرت قرائت می‌فرمودند متفاوت و مخالف نبود. سپس جابر گفت شهادت می دهم به خداوند که این است و جز این نیست که آنچه من در لوح دیدم همین است و سپس کل متن حدیث را در روایت ذکر می کند... که در آنجا به نام امیرالمومنین علیعلیه السلام تصریح نشده است و از حضرت با عنوان وصی رسول خداصلی الله علیه و آله یاد شده است.

بنابراین متن حدیث لوح خود روشنگر و مبین و رسوا کننده تمامی دعویات باطل این جماعت است. بر این اساس زمانی که جابر عنوان می‌کند "ثلاثه منهم علی" طبق نص، با عنوان وصی از حضرت علیعلیه السلام یاد کرده است بدون محاسبه نام ایشان در میان ائمه‌ای که هم نام ایشان هستند و زمانی که "اربعه منهم علی" می‌آورد نام حضرت را نیز در شمار ائمه‌ ای که نامشان علی می‌باشد آورده است.

نام احمد الحسن سر است و در حدیث ذکر نشده است همانطور که نام امام علیعلیه السلام که در قرآن نیامده است.

آیا همانطور که ضیاء زیدی مدعی است سری از اسرار در حدیث لوح است یا خیر؟ و نام احمد الحسن در آن وجود دارد یا خیر؟

هیچ سری وجود ندارد چرا که متن حدیث لوح در کتب بسیاری ذکر شده است و تنها نام حضرت مهدیعلیه السلام  به عنوان آخرین وصی در روایت آمده است و آنچه در روایات از تصریح به آن نفی شده است نام ایشان است که هر کس پیش از ظهور به آن تصریح کند کافر است لذا این امر فقط و فقط در خصوص نام حضرت مهدی عج می ‌باشد درحالیکه امر مجهولی در مورد شخصیت ایشان و پدر و اجداد بزرگوار ایشان نیست و این موارد در روایت به صراحت ذکر شده است.

مضاف بر اینکه آنچه در خود حدیث به آن تصریح شده است این مطلب می‌باشد که بعد از ذکر نام امام حسن عسگریعلیه السلام در نص حدیث آمده است و اکمل ذلک بابنه م‌ح‌م‌د رحمه للعالمین... با این بیان که آن(12ائمه) را فرزند امام حسن عسگریعلیه السلام به نام م‌ح‌م‌د کامل می‌کند دیگر شکی نمی‌ماند که

  1. تعداد ائمه‌ای که (نام ایشان) در این حدیث عنوان شده است12 نفر می‌باشد.
  2. هیچ نام مخفی و سری در این روایت مطرح نشده است چراکه نام تمامی 12نفر به تصریح ذکر شده است.
  3. اولین این 12 وصی امام علیعلیه السلام می‌باشد و آخرین آنان حضرت مهدی عج فرزند امام حسن عسگریعلیه السلام می‌باشند.
  4.  
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۷
هادی عباسی

فوری 📣📣📣📣


💥💥رسوایی و آبروریزی جدید برای مکتب احمد بصری مدعی جریان یمانی !؟


صفحه رسمی فیسبوک منتسب به مکتب احمد بصری در مصر هک شد . +تصویر


😂😂


به گزارش mahdyoon.net  صفحه رسمی مکتب و دفتر احمد الحسن مدعی جریان یمانی توسط افرادی ناشناس هک شد . مکتب نجف با انتشار بیانیه ای درخواست کرد از حضور در این صفحه خودداری شود زیرا این صفحه به قول خودشان توسط ایادی شیطان هک شده است . 


❔حال این سوال پیش می آید اگر روزی صفحه ی خود احمد بصری که تمام دعوت به آن متصل است هک شود چه می شود ؟؟


❔و اینکه امامی که نتواند در مقابل هکرها مقاومت کند و صفحه ی رسمی آن به راحتی  به قول خودشان توسط ایادی شیطان هک شود چگونه می خواهد جهان را نجات داده پر از عدل و داد کند ؟؟ 


❔و در آخر احمد بصری از صفحه ی فیسبوک خودش به نام صفحه مبارکه یاد می کند ، آیا می دانید که مالکان یهودی فیسبوک می توانند به راحتی صفحه او را با یک کلیک ناقابل ببندند ؟؟ واگر بسته شد آیا ارتباط احمد بصری با عنوان امام با زمین قطع خواهد شد ؟؟ 

❓❓❓

افلا تعقلون !؟؟



http://www.mahdyoon.net/?p=460


اختصاصی 

mahdyoon.net

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۱
هادی عباسی

بصیرت و استقامتدرفتنه های آخرالزمان 

فتنه های آخرالزمان چنان حق و باطل را ممزوج خواهند کرد که تنها کسانی می توانند از آنها به سلامت عبور کنند که دارای بصیرت و استقامت باشند.

امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) میفرماید: «فانّما البصیر من سمع فتفکّر و نظر فأبصر»؛(نهج البلاغه خطبه 153)

بصیر آن کسی است که بشنود، گوش خود را بر صداها نبندد؛ وقتی شنید، بیندیشد. هر شنیده‌ای را نمیشود به صرف شنیدن رد کرد یا قبول کرد؛بسیاری از کسانی که در لغزشگاه‌های بی‌بصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، علتش این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتی که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. انسان می‌بیند منحرفینی را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند و چشم خود را به روی حقایق می بندند. استدلالات واضح و معتبر و متواتر و قطعی الصدورکه انسان را به یقین می رساند، نمی بینند و به دنبال استدلالات ضعیف، غیر معتبر و غیر منطقی هستند و همچنان به حدس و گمان خود پایبند..... ان شاء الله که خداوند بصیرتی عنایت فرماید.... 

امیرالمومنین(ع) از قول رسول خدا(ص) می‏ فرماید:

«جبرئیل به نزدم آمد و گفت: یا محمّد! به زودی در امّتت فتنه به پا خواهد شد. پرسیدم: چگونه از آن می‌توان خارج شد؟ گفت: در کتاب خدا خبر پیشینیان و آنها که پس از شما می‌آیند و حکم (آنچه) ما بین شما (رخ می‌دهد) آمده است. فاصل میان حقّ و باطل است و هزل نیست، هر ستم‌کاری که بدان عمل نکند، خداوند او را در هم می‌شکند و هر کس جز در آن به دنبال هدایت باشد، خداوند گمراهش خواهد ساخت، ریسمان محکم الهی و ذکر حکیم و صراط مستقیم است.» (تفسیر عیاشی، ج 1، ص 3)

شدّت این فتنه را از آنجا می‌توان دریافت که ایشان می‌فرمایند:

«...اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل می‌کشانند و به عکس.»(الصراط المستقیم، ج2، ص 153)

پس باید خیلی مواظب بود. 

در بعضی روایات حضرت امیر(ع)، دسته نجات یابنده از فتنه ها را خود و شیعیانشان و تمام پیروان خویش، معرفی نموده‌اندازجمله :

«رسول خدا(ص) به من فرمود: «شبی که مرا به آسمان‌ها بردند، قصرهایی دیدم که از یاقوت سرخ و زبرجد سبز و درّ و مرجان و طلای خالص بود، کاه‌گل آنها از مشک خوشبو و خاکش از زعفران و دارای میوه و نخل خرما و انار بود و حوریه‏ و زن‌های زیبا و نهرهای شیر و عسل که بر روی درّ و جواهر می‏ گذشت و در کنار آن دو نهر خیمه‏ ها و غرفه‏ هایی بنا شده بود و در آنها خدمت‌کارها و پسرانی بودند و فرش‌هایش از استبرق و سندس و حریر بود و طناب‌هایی در آنها بود. 

گفتم: «ای حبیب من، جبرئیل! این قصرها از آن کیست؟ و قصّه آنها چیست؟» جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن، مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو، پس از تو بر امّت علی است و ایشان را در آخرالزّمان به نامی که دیگران را آزار دهد، بخوانند. آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتی که این نام برای آنان زینت است؛ زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده ‏اند و سواد اعظم اینانند و اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن، پس از اوست و برای شیعیان برادرش حسین، پس از اوست و برای شیعیان فرزندش علیّ بن الحسین بعد از اوست و برای شیعیان فرزندش محمّد بن علی پس از اوست و مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمّد پس از اوست و برای شیعیان فرزندش علیّ بن الحسین بعد از اوست و برای شیعیان فرزندش محمّد بن علی بعد از او و برای شیعیان فرزندش حسن بن علی پس از او و برای شیعیان فرزندش محمّد المهدی پس از اوست. ای‏ محمّد! اینان امامان پس از تو نشانه‏ های هدایت و چراغ‌های روشن در تاریکی‏ ها هستند،شیعیانشان تمامی فرزندان تو هستند و دوست‌داران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند که باطل را واگذارده و از آن دوری کرده ‏اند و آهنگ حق نموده و از آن پیروی کرده ‏اند، آنها را در زمان زندگی‏شان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت کنند، درصدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد کنند، رحمت خدا بر ایشان باد؛ زیرا او آمرزنده و مهربان است.»

از دیگر راه های رهایی از فتنه های آخرالزمان استقامت است خداوند در قرآن پیامبر ص و مومنین را امر به استقامت می کند: «فاستقم کما أمرت و من تاب معک و لا تطغوا إنه بما تعملون بصیر؛ پایدار باش چنان که فرمان یافته اى و هر که با تو سوى خدا آمده نیز، و سرکشى نکنید که او به اعمال شما بینا است» (هود/ 112). پس علاوه بر بصیرت، استقامت بر قرآن و امر دوازده امام علیهم السلام نیز لازم است. 

ابوذر غفارى مىگوید: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: امامان بعد از من دوازده نفراند، نه نفر از صلب حسین هستند که نهمین آنها قائم شان است. سپس فرمود: همانا مَثَل ایشان در میان شما مَثَل کشتى نوح است، هر کسى در آن سوار شد

نجات یافت و هر که از آن باز ماند هلاک شد؛ و مَثَل دروازه حطّه در بنى اسرائیل است.

حدثنا على بن الحسن بن محمد بن مندة، قال: حدثنا أبو محمد هارون بن موسى، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد سعید، قال: حدثنامحمد بن سالم بن عبد الرحمان األزدى، عن الحسن أبى جعفر، قال حدثنا على بن زید، عن سعید بن المسیب، عن أبى ذر الغفارى قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله: الْأَئِمَّةُ بَعْدِى اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اهلل علیه وآله: أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِیکُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رََکِبَهَا نَجَا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَمَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ.

الخزاز القمی الرازی، أبی القاسم علی بن محمد بن علی )متوفای011هـ(، کفایة األثر فی النص على األئمة االثنی عشر، ص83، تحقیق: السید عبد

اللطیف الحسینی الکوه کمری الخوئی، ناشر: انتشارات بیدار ـ قم، 1011هـ.

به امید آنکه خداوند همة ما را از شرّ فتنه های آخرالزمان برهاند و از تمام ابتلائات این دوره سربلند بیرون آورد. انشاءالله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۰۶
فاطمه فخار

ضرورت پیروی از علمای متعهد 

از آنجا که در عصر غیبت امام (عج)، تشخیص وظایف و تکالیف دینی برای افراد به راحتی امکان پذیر نیست، مسؤولیت تبیین احکام دینی و هدایت مردم و حفظ ارزش های اسلامی و دفاع از مکتب اسلام بر عهده عالمان متعهد و با تقوا گذشته شده است . این مرزبانان واقعی مکتب، به عنوان نایبان امام (عج) با به کار بستن توانمندی های لازم علمی، که در بخش های مختلف علوم اسلامی به دست آورده اند، از منابع اصیل دینی یعنی قرآن و سنت، پاسخگوی نیازهای دینی مردم هستند و در راستای حاکمیت احکام و ارزش الهی تلاش کنند . اگر این عالمان، مسؤولیت شناس و دلسوز نباشند، توده های مردم به راحتی از مسیر صحیح اسلامی منحرف شده، دچار انحطاط فکری و اعتقادی می شوند . امام هادی (علیه‌السلام) در روایتی نقش مهم عالمان آگاه و فقهای مسؤولیت شناس با تقوا را این گونه توصیف می کنند: اگر پس از غیبت قائم آل محمد (عج)، نبودند عالمانی که مردم را به سوی او فرا می خوانند و به سوی او راهنمایی می کنند و با برهان های استوار از دین پاسداری می کنند و بندگان بیچاره و ناآگاه را از دام های ابلیس و پیروان او و هم چنین از دام های دشمنان اهل بیت رهایی می بخشند، هیچ کس بر دین خدا باقی نمی ماند . اما علمای دین، دل های متزلزل شیعیان ناتوان را حفظ می کنند، هم چنان که کشتی بان سکان کشتی را حفظ می کند . این دسته از عالمان در نزد خداوند دارای فضیلت و مقام بسیاری والایی هستند . 12

شرط اصلی حفظ سلامت فکری و عقیدتی مردم در عصر غیبت، نیرویی از این علمای متعهد است . به این امر در بسیاری از روایات اهل بیت نیز تاکید شده است . از جمله امام صادق (علیه‌السلام) می فرمایند: از فقهای جامع الشرایط تبعیت کنید، من آنان را برای شما حاکم قرار داده ام و آنان منصوب ما هستند . شما موظفید در شرایطی که به ما دسترسی ندارید، به آنان رجوع کنید و به گفته های آنا عمل نمایید و حق رد قول آنان را ندارید; چرا که رد آنها، رد ماست و رد ما، رد خداست . 13

در همین زمینه وقتی از امام عصر سؤال شد که در زمان غیبت شما به چه کسانی مراجعه کنیم و در حوادثی که پیش می آید از چه کسانی تکلیف کنیم و رهنمودهای چه قشری را وسیله هدایت خود قرار دهیم، آن حضرت فرمودند: در حوادثی که برای شما رخ می دهد به راویان احادیث ها (فقهای جامع الشرایط) مراجعه کنید ; چرا که آنان حجت ما بر شمایند و من حجت خدایم . . . 14

به این ترتیب، برای حفظ عقاید و ایمان مردم، آنان موظف شده اند که در عصر غیبت به عالمان با تقوا و فقیهان واجد الشرایط مراجعه کنند و معالم دین خود را از آنان بیاموزند و تمام رویدادهای زندگی خویش را هماهنگ با دستورالعمل هایی که از متن تعالیم دینی به دست آمده است هماهنگ سازند . . .

بدیهی است اگر مردم در این امر، بدون تقصیر و کوتاهی به انجام وظیفه پرداختند، نه تنها فتنه های عصر غیبت و دسیسه های دشمنان و مدعیان دروغین دین شناس و . . . صدمه ای به دین و اعتقاد آنان نمی زند که عملکرد آنان در چهار چوب تعالیم دینی، روز به روز زمینه ظهور حضرت مهدی (عج) و حاکمیت احکام و ارزش های الهی در سراسر جهان فراهم خواهد ساخت 


12 . الاحتجاج، ج 1 ، ص 9 .

13 . اصول کافی، ج 1، ص 54 .

14 . احتجاج، ج 2، ص 283 .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۴
فاطمه فخار

دین و دین داری در دوران غیبت امام عصر عج

امتحان انسان یکی از سنت های مهم الهی است که در طول زندگی بشر به شیوه های گوناگون انجام می گیرد تا میزان پای بندی افراد به اصول و احکام دینی مشخص شود . بر این اساس، یکی از فلسفه های مهم غیبت امام زمان(عج) امتحان بشر است . امتحان الهی در عصر غیبت به صورت های گوناگون صورت می گیرد ; از جمله این آزمایشها که امتحان الهی در روایات زیادی به آن تصریح شده است، پایبندی به عقاید و حفظ ایمان است . از این رو، یکی از هشدارهای مهم و تاکیدهای مکرر در عصر غیبت، مراقبت از دین و ارزش های دینی است .
امام کاظم (علیه‌السلام) در روایتی می فرمایند: وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد، در مورد دین خود بسیار مراقب باشید . مبادا کسی شما را از دین تان جدا سازد . 1
امام صادق (علیه‌السلام) ضمن اشاره به سختی دین داری و حفظ ایمان در عصر غیبت، می فرمایند: . . . صاحب الامر دوران غیبتی در پیش دارند که در آن زمان، حفظ دین همانند شاخه پر خار درخت قتاد را با دست تراشیدن است . . . چه کسی می تواند چنین کاری را با دست خود انجام دهد؟ بنابراین، بندگان خدا باید در دوران غیبت حجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند .
در همین زمینه حضرت علی (علیه‌السلام) می فرمایند: پس از غیبت امام عصر (عج)، مردم دچار حیرت و سرگردانی بسیار سختی می شوند ; گروهی گمراه می شوند و گروهی دیگر، علی رغم تمام ناملایمات، بر هدایت باقی مانند.2
از مجموعه این گونه روایات کاملا آشکار می شود که در دوره غیبت شرایطی پیش خواهد آمد که دینداری و پایبندی به ارزش های انسانی و اخلاقی بسیار مشکل خواهد بود

1 . اصول کافی، ج 1، ص 6، 335 .
2 . کتاب الغیبة، 104
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۹
فاطمه فخار

مقدمه

مساله مهدویت و اخر الزمان از مهمترین و سرنوشت سازترین مسایل اسلامی است که تمام وعده های پیامبر اسلام و ائمه معصومین بلکه ادیان الهی، بلکه خواسته های نهانی فطرت بشر در ان محقق می شود و دست شیاطین انس و جن از سرنوشت انسان کوتاه خواهد شد.

یکی از راه های انحراف اندیشه مهدویت، شکل گیری جریان های دروغین است که با ترفندهای خاص و بازی با روایات ذهن مخاطبان از قشر عوام را تحت تاثیر قرار میدهند.

در این نوشتار به یکی از شبهات و ترفندهای مدعی دروغین(احمد بن اسماعیل بصری) که چند صباحی است در کشور عراق بدلیل جنگ ها و توجه اذهان به درگیری های داخلی، ادعای مهدویت کرده است و مریدانی را بدور خویش حمع کرده است، اخیرا با استفاده فضای مجازی به گسترش دعوت خویش اقدام نموده است و با ترفند های خاص شعبده گونه به جذب افراد نا آگاه به روایات و مباحث آخرزمان سعی میکند، شاید تعبیر امام فیسبوکی برازنده ترین لقب برای این مدعی دروغین باشد.

چکیده

با توجه به اهمیت موضوع مهدویت و حکومت جهانی الهی بر زمین و تشکیل مدینه فاضله، سعی دشمنان دین و سعادت و کمال انسانی بر این بوده که این باور را از مسیر حقه آن منحرف کنند و چند صباحی بیشتر به عبادت هوای نفس خویش بپردازند و از گرد هم امدن اهل باطل لذت ببرند.

براساس روایات که در باب اخر الزمان عده‌ای بنام مهدیین در هنگامه ظهور حضرت مهدی صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف، خواهند بود، که این روایات مستمسک احمد بصری واقع شده و با این روایات به اثبات امامت خویش و یازده نفر دیگر پس از خویش پرداخته است؛ با توجه به تقسیم بندی روایات مهدیین و وجه جمع بین روایات، این روایات دلالتی بر مدعای وی ندارد و با نقد این مستمسک یکی از ترفندها و تردستی‌های او با روایات مشخص میشود.

 

احمد بصری برای اثبات امامت خویش و یازده شخص دیگر(بیست و چهار امام) به روایات مهدیین تمسک کرده است و با استفاده از جهل مخاطب با القای این مطلب که مهدیین همان ائمه هستند و خود وی اولین مهدی و حجت خدا پس از امام زمان میباشد، به بازی با روایات پرداخته است.

تبیین شبهه و استدلال مدعی

بر اساس روایات دوازده مهدی پس از امام دوازدهم خواهند امد و حکومت خواهند کرد.

احمد بصری اولین مهدیین و جانشین امام زمان است.

 

نقد

گرچه اشکالات منطقی و عقلی فروانی بر این مدعی وارد است ولی از انجایی که ادعا میکند من فقط از قران و عترت و جمع بین روایات استدلال میکنم، ما هم با همان روش به نقد او خواهیم رفت.

با بررسی روایاتی که در باره مهدیین رسیده است متوجه میشویم که نه تنها مدعای وی اثبات نمیشود بلکه مخالف دعوای وی به اثبات میرسید؛ فارغ از اینکه این شخص مزور ادعای عصمت و علم لدنی کرده است و با رو شدن دست وی در تزویر و بازی با روایات دیگر جایی حد اقل برای این شخص مدعی در بین ائمه باقی نمیماند حتی اکر مهدیین هم امام معصوم باشند و حتی اگر بر خلاف صریح روایات متواتره بیست و چهار امام داشته باشیم.

دسته بندی روایات مهدیین

در باره مهدیین سه دسته روایات رسیده است

دسته اول

 روایاتی که مهدیین را معرفی کرده است تصریح کرده است که مهدیین همان دوازده امام معصوم اند که اول آنها امیر المومنین و اخرین انها نهمین از نسل امام حسین(امام زمان عج) است.

در شمار زیادی از احادیث آمده است که مهدیین همان اهل بیت دوازده امام می باشند

1- وَ قَالَ الْإِمَامُ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ‏: مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً، أَوَّلُهُمْ‏ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی، وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِ‏.

دوازده مهدی از ما است که نخستین آنان علی بن ابیطالب و آخرین آنها نهمین فرزند من است که امام قائم به حق است.

2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ الْقُمِّیِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ مَوْلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی مَنْزِلٍ بِمَکَّةَ فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ نَحْنُ‏ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ تَاللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَحَلَفَ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ أَنَّهُ سَمِعَ ذَلِکَ مِنْهُ فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَکِنِّی سَمِعْتُهُ مِنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع.

سماعة بن مهران گوید: من و ابو بصیر و محمّد بن عمران- که آزادشده امام باقر علیه السّلام بود- در منزلى در مکّه بودیم، محمّد بن عمران گفت: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: ما دوازده مهدى هستیم، ابو بصیر گفت: تو را بخدا سوگند آیا این کلام را از امام صادق علیه السّلام شنیدى؟ و او یک بار یا دو بار سوگند یاد کرد که آن را از امام صادق شنیده است، آنگاه ابو بصیر گفت: امّا من آن را از امام باقر علیه السّلام شنیدم.

3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْعَاصِمِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ أَیُّوبَ‏ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ ثَابِتٍ الصَّائِغِ‏ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً مَضَى سِتَّةٌ وَ بَقِیَ سِتَّةٌ یَصْنَعُ اللَّهُ بِالسَّادِسِ مَا أَحَبَ‏.

ابو بصیر گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: در میان ما دوازده مهدىّ است که شش مهدىّ در گذشته و شش مهدىّ باقى است و خداوند با ششمین مهدىّ آنچه که خواهد کند.

با وجود این روایات، مشخص میشود که مهدیین همان ائمه علیهم السلام هستند

دسته دوم

روایاتی که تصریح کرده است مهدیین غیر از ائمه هستند.

روایت صریح محوم صدوق در کمال الدین نقل کرده است

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِیُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ النَّوْفَلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی سَمِعْتُ مِنْ أَبِیکَ ع أَنَّهُ قَالَ یَکُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً وَ لَمْ یَقُلْ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ لَکِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا.

به امام صادق عرض شد : ای فرزند رسول خدا از پدرت شنیدیم که گفت : « از نسل مابعد از قائم دوازده امام می باشند » امام فرمودند : پدرم نگفته است دوازده امام بلکه گفته است دوازده مهدی و ایشان قومی از شیعیان ما هستند

دسته سوم

 روایتی که از فحوای ان فهمیده میشود مهدیین غیر از ائمه اند

روایتی هم که از فحوای ان فهمیده میشود که مهدیین غیر از ائمه اند روایت الغیبه شیخ طوسی است

...فَقَالَ یَا عَلِیُّ إِنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً ...

که با رد متشابه کلام اهل البیت علیهم السلام به محکم آن که روایت نص و تصریح به غیریت بین مهدیین و ائمه، این نکته بدست میاید که مراد از لفظ مهدیین مفهوم آن به معنای هدایت گران است، که هدایت گران واقعی و به حق و تعیین شده از جانب خدای متعال فقط دوازده امام اند (بر اساس دسته اول روایات) و مهدیینی که غیر از ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین اند، افرادی از شیعیان مخلص اهل البیت اند که بعنوان مبلغان و یا فرماندهان و یا حاکمان شهرها از سوی امام زمان تعیین میشوند که قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا.

جالب اینجا است که علاوه بر ضعف سندی و دلالتی روایت دسته سوم، دقیقا احمد الحسن و اتباعش به این دسته روایت استناد کرده و دو دسته دیگر را نادیده میگیرند و یا دست به توجیهات سست میزنند.

وجه جمع بین روایات

اهل البیت علیهم السلام فرموده اند که کلام ما محکم و متشابه دارد و برای فهم روایات باید روایات را بر قران و دیگر روایات عرضه کرد.

قران مجید بطور کلی پس از تصدیق و ضمانت گفتار پیامبر ما را از مکر و کید شیطان میترساند و به سوگندهای ابلیس لعین برای منحرف کردن بشریت اشاره دارد که انحراف مسلمانان از اسلام اصیل مهمترین ارزوی آن خبیث و اتباعش میباشد.

اما سنت و روایات عترت علیم السلام هم بوجود دروغگویان و جاعلان روایات و تجمیع سواره و پیاده جند شیطان برای منحرف کردن شیعیان اهل البیت علیهم السلام، تصریح نموده است. قد اجمع لکم الشیطان خیله و رجله..

حال با توجه به این مساله به وجه جمع بین سه دسته روایت میپردازیم

دسته اول صریح و از محکمات است اشاره به مهدیین خاص دارد که همان دوازده امام اند که بر اساس ایه شریفه انما انت منذر و لکل قوم هاد، این بزرگواران هدایت گران مستقیم اند که جانب خدا تعیین شده اند.

دسته دوم که صراحت دارد به اینکه مهدیین غیر از ائمه اند، اشاره به مهدیین عام دارد، که شیعیان خالص اند و بعنوان نماد و علم شیعه در هر عصر و زمانی حضور دارند و به هدایت گری این مردم میپردازند.

اما در روایت مذکور که دوازده مهدی پس از امام زمان خواهند امد، وجه جمع آن بدین گونه است که آن دوازده مهدی بعنوان استاندار و حاکم و فرماندهان ان حضرت در شهر ها حکومت خواهند کرد.

اما دسته سوم که بصورت فحوایی میشود فهمید مهدیین غیر از ائمه اند روایت شیخ طوسی در کتاب الغیبة میباشد که مستمسک احمد برای اثبات امامت سیزدهمین امام واقع شده است.

در صدر این روایت فرموده اند که پس از دوازده امام دوازده مهدی خواهد امد، چند گزینه برای وجه جمع دیگر روایات با این روایت است

گزینه اول:

مهدیین همان ائمه دوازده گانه باشند. که با رجعت و بازگشت به دنیا حکومت خواهند کرد. (این احتمال مطابق دسته اول روایات است)

گزینه دوم:

احتمال اول

مهدیین غیر از ائمه دوازده گانه باشند و پس از امام زمان حکومت کنند.

این دسته مخالف سنت الهی و روایات است که زمین از حجت خدای خالی نخواهد بود (لولاالحجة فی الارض لساخت الارض باهلها)

احتمال دوم

مهدیین غیر از ائمه معصومین باشند و در کنار حجت خدا بعنوان فرماندهان و استانداران از سوی حجت خدا بر مردم حکومت کنند. این احتمال مطابق دسته دوم روایات است.

گزینه سوم

مهدیین حجت های الهی باشند که هم معصومند و هم حکومت میکنند (چنانچه احمد الحسن ادعا کرده است)

این گزینه مخالف روایات متواتره است که به تعیین مصداق و تعداد امامان معصوم اشاره کرده است.

و اما نمونه هایی از اخبار :
1- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
2-  فَقَالَ یَا عَلِیُّ هُمُ اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏.
3- قَالَتْ هَذِهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ أَوَّلُهُمْ ابْنُ عَمِّی وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی آخِرُهُمْ‏ الْقَائِم‏
4- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ، وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
5- الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏ هُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِی بَعْدِی الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْکِرُ لَهُمْ کَافِرٌ.
7- أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
8- قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَنَا سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إِنَّ أَوْصِیَائِی بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏.
9- وَ قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏، طَاعَتُهُمْ طَاعَتِی، وَ مَعْصِیَتُهُمْ مَعْصِیَتِی، مَنْ أَنْکَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْکَرَنِی».
10- قَالَ: أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِیَ الْقُوَّامِ بِدِینِ اللَّهِ.
11- أَنْتَ وَلَدِی وَ وَصِیِّی وَ أَنَا وَلَدْتُکَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَلَدَکَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنْتَ خَاتَمُ‏ الْأَوْصِیَاء

 

با توجه به گزینه های مطرح شده به این نتیجه میرسیم که مهدیین دو گروه هستند، مهدیین خاص که همان ائمه معصومین صلوات الله علیم اجمعین باشند، که در هنگامه رجعت پس از امام زمان بترتیب حکومت خواهند کرد.

مهدیین عام که در هر عصر و زمانی بعنوان هدایت گران بین مردم حضور دارند و در هنگامه ظهور تحت فرمان امام زمان به عنوان فرمانده و استانداران حکومت خواهند کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۳۴
هادی عباسی

تقطیع و تحریف روایت 

احمد بصری در کتاب متشابهاتش روایتی می آورد تا خودش را ثابت کند که منظور از خلیفه المهدى اوست 

وقتی به اصل روایت رجوع می کنیم می بینیم که ایشون روایت را تقطیع کرده و کلمه الله را برداشته تا بتواند روایت را به خودش بچسباند اصل روایت را از دومنبع قرار می دهیم 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۳۶
فاطمه فخار

دستگیری اکبر و زهرا تهرانی

توسط مدیر · ۱۳۹۴/۱۲/۱۲


بر اساس پیام های متعددی که از سوی برخی اعضاء محترم کانال که از ساکنین منطقه غرب تهران و محله #شیخ_اکبر_تهرانی هستند، صبح امروز مورخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ این مدعی دروغین و نوه اش؛ #زهرا_تهرانی دستگیر شدند.


این اقدام باید مورد توجه مریدانی قرار گیرد که دائماً بر این مسئله تأکید می کردند که اگر این دو نفر دارای انحرافاتی هستند، پس چرا از طرف نهادهای حکومتی با آنها برخوردی صورت نمی گیرد!!!

منبع خبر

http://groshangari.ir/1394/12/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D9%88-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۴۵
Zzz Montazerolmahdi