آنتی دجال

نقد آراء و افکار دجال آخرالزمان، احمد الحسن بصری

آنتی دجال

نقد آراء و افکار دجال آخرالزمان، احمد الحسن بصری

و در آخر الزمان دجالی از بصره خروج خواهد کرد که از ما نیست (علی علیه السلام)

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۸ فروردين ۹۵، ۱۵:۵۴ - sara
    merC
  • ۵ فروردين ۹۵، ۲۳:۱۵ - طاها میرویسی
    هک شد؟؟؟

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمد بصری» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

از جمله ادعاهای احمد الحسن و یاران او استدلال نمودن به روایاتی است که به ادعای آنان مبتنی بر وجود امام سیزدهم می باشد. احمد الحسن در کتاب المتشابهات ج 4 س 155 در تائید ادعای باطل خود چنین مطرح می‌کند در روایات آمده است که ائمه دوازده گانه از فرزندان حضرت علی علیه السلام و حضرت زهراء سلام الله علیها می باشند و از این روایات چنین نتیجه می‌گیرد که معصومین علیهم السلام در کلام خود مهدی اول را جزء ائمه بشمار آورده‌اند.

اما آنچه مسلم است ادعای وجود امام سیزدهم در کلام مدعیان، جدید نیست و پیش از این نیز افرادی به این موضوع پرداخته اند. اما روایاتی که مدعیان در تائید ادعای باطل خود به آنان استناد می‌کنند از دسته روایاتی هستند که :

1- از متشابهات هستند و باید آنان را به روایات محکم برگرداند. طبق روایت امام رضا علیه السلام که فرمودند:

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی حَیُّونٍ مَوْلَى الرِّضَا ع قَالَ: مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ إِلَى مُحْکَمِهِ‏ هُدِیَ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فِی أَخْبَارِنَا مُتَشَابِهاً کَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ وَ مُحْکَماً کَمُحْکَمِ الْقُرْآنِ فَرُدُّوا مُتَشَابِهَهَا إِلَى مُحْکَمِهَا وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دُونَ مُحْکَمِهَا فَتَضِلُّوا

عیون أخبار الرضا علیه السلام ؛ ج‏1 ؛ ص290

 

 کسی که متشابه قرآن را به محکمات آن برگرداند به راه مستقیم هدایت می‌شود سپس فرمودند در اخبار ما محکماتی است مانند محکم قرآن و متشابهاتی است مانند متشابه قرآن پس باید متشابه آن را به محکمات آن برگردانید و از متشابه آن بدون محکمات پیروی نکنید چرا که گمراه می‌شوید.

2- توسط راوی نقل به معنا شده است و به طور دقیق نص روایت و کلام معصوم نقل نشده است. بلکه مضمون روایت مطابق با فهم راوی با کلام وی نقل شده است.

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَسْمَعُ الْحَدِیثَ مِنْکَ فَأَزِیدُ وَ أَنْقُصُ‏ قَالَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ مَعَانِیَهُ فَلَا بَأْس‏

الکافی (ط - الإسلامیه) ؛ ج‏1 ؛ ص51

به امام صادق گفته شد که احادیثی را که از شما می شنوم با کم و زیاد کردن نقل میکنم امام پرسید آیا معنا را میرساند اگر معنا را میرساند مشکلی ندارد

3- خطا در نسخه برداری دارد. برخی نیز بواسطه خطا و اشتباه در نسخه برداری قابل استناد و قبول نمی‌باشند.

ضمن اینکه باید به این مساله توجه داشت که حتی یک روایت صریح که عدد ائمه را 13نفر یا بیشتر بداند در روایات و نصوص ائمه وجود ندارد.

حدیث لوح:

احمد الاحسن این روایت را در کتاب متشابهات خود جلد4 سوال 180،158،155 به عنوان دلیلی بر اینکه وی یکی از ائمه به شمار می آید ذکر کرده است. ضیاء زیدی نیز از جمله ی انصار در کتاب المهدی و المهدیین در قرآن و سنت به این حدیث اشاره کرده است و چنین آورده است :

عن جابر بن عبد الله الانصاری قال: (دخلت علی فاطمهسلام الله علیها و بین یدیها لوح فیه اسماء الاوصیاء من ولدها فعددت اثنی عشر آخرهم القائمعلیه السلام ثلاثه منهم محمد و ثلاثه منهم علی).

متشابهات ج4 سوال 155 و158 و180

از جابر بن عبدالله انصاری : حضرت فاطمهسلام الله علیها وارد شدم بین دستان ایشان لوحی بود کخ در آن اسم اوصیاء از فرزندان او نوشته شده بود تعداد آنها دوازده نفر بود که آخرین آنها حضرت قائم بود سه نام محمد و سه نام علی

وی ادعا و اضافه می‌کند که جابر بن عبد الله انصاری به این امر واقف بوده است که این امر از اسراری است که ظاهر کردن آن امکان ندارد بلکه از اسراری است که ائمه فرموده‌اند که هر کس به اسم قائم تصریح کند کافر است.

ضیاء زیدی با بیان این حدیث در کتاب خود قائم را احمد الحسن بشمار آورده است و با این استناد غیر صحیح ذکر نشدن نام احمد الحسن را در روایاتی که نام ائمه را به صراحت آورده اند توجیه می‌کند. وی با استدلال به این حدیث فرزندان حضرت زهراء سلام الله علیها را 12عدد می‌داند لذا احمد را فرزند دوازدهم بشمار می آورد. از طرفی به دلیل اینکه در حدیث آمده است که "ثلاثه منهم علی" باز نتیجه باطل خود را بر این سخن بار می‌کند که از آنجا که در حدیث به وجود سه علی اشاره شده است امیرالمومنین جزء آنها نیست لذا برای اینکه عدد را به 12 برساند باز احمد را آخرین آنها می شمارد.

در حالیکه در خصوص این روایت دو نقل "ثلاثه منهم علی"و "اربعه منهم علی"هر دو ذکر شده است.

وثلاثه منهم علی: الکافی ج1  الخصال ج2  الغیبه الطوسی

البته در خصال نوشته شده فیه اسماء الاوصیاء بدون ذکر من ولدها که همین منبع هم از استدلال انصار احمد خارج می شود

و اربعه منهم علی: من لایحضر الفقیه ج4 کشف الغمه ج2 الارشاد ج2 کمال الدین ج1 عیون اخبار الرضا ج1

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَهَ ع وَ بَیْنَ‏ یَدَیْهَا لَوْحٌ‏ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِهَا «2» فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ ثَلَاثَهٌ مِنْهُمْ مُحَمَّدٌ وَ أَرْبَعَهٌ مِنْهُمْ عَلِیٌّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ.

کمال الدین و تمام النعمه ؛ ج‏1 ؛ ص269

 

از ابی جارود از ابی جعفر از جابر بن عبد الله انصاری : نزد حضرت فاطمهسلام الله علیها رسیدم و بین دستهای مبارک حضرت لوحی دیدم که اسامی اوصیاء از فرزندان حضرت فاطمهسلام الله علیها در آن بود. تعداد آنان 12 نفر بود آخرین آنان قائم بود در بین آنان سه محمد بود و چهار علی.

آنچه مسلم است و به وضوح نیز در این دست روایات مطرح شده است این است که در روایات لوح، جابر بن عبد الله انصاری در صدد بیان و خبر از دو مطلب مجزا می باشدیکی نسبت و قرابت اوصیاءعلیهم السلام به حضرت زهراسلام الله علیها که در ابتدای روایت ذکر می‌کند و مطلب دوم از تعداد این اوصیاء خبر می‌دهد. بر این اساس تعداد اوصیاء که در حدیث لوح ذکر شده است ناظر بر تعداد همه ی اوصیاء پس از پیامبر می‌باشد نه تنها بر تعداد اوصیایی که از فرزندان حضرت زهراءسلام الله علیها می‌باشند لذا در تمامی نقل ها تعداد همین 12 نفر می باشد نه یک نفر بیشتر و نه یک نفر کمتر در واقع ف در فعددت استیناف است. در واقع هنگامی که میگوید چهار نفر آنان علی است خود حضرت علی در اسم این اوصیاء وارد شده و این خود تایید میکند که ف در فعددت استیناف است.

همچنین روایات دیگری در تایید این مطلب وجود دارد این اوصیاء فرزندان حضرت زهرا 11 نفر هستند و حضرت علی دوازدهمین آنها چرا که با همان سند (یعنی از جابر)حدیث زیر آمده که تایید میکند ف در فعددت استیناف است و در واقع جابر گفته در لوح اسم اوصیاء از فرزندان حضرت زهرا است سپس جمله خود را تمام کرده وسپس گفته تعداد اوصیاء 12 نفر است و این را نشان میدهد که این دو عبارت قبل از فعددت و بعد از آن مستقل از هم هستند.

روایت : عن ابی جعفر محمد بن علی الباقرعلیه السلام عن جابر بن عبد الله انصاری قال:
دخلت علی مولاتی فاطمهسلام الله علیها و قدامها لوح یکاد ضوؤه یغشی الابصار فیه اثنا عشر اسما ثلاثه فی الظاهره و ثلاثه فی باطنه و ثلاثه فی آخره و ثلاثه اسماء فی طرفه فعددتها فإذا هی اثنا عشر اسما فقلت أسماء مَن هؤلاء قالت: هذه اسماء الاوصیاء اولهم ابن عمی و أحد عشر من ولدی آخرهم القائم ، قال جابر: فرأیت فیه محمدا محمدا محمدا فی ثلاثه مواضع و علیا علیا علیا علیا فی اربعه مواضع.

از جابر بر فاطمه وارد شدم در بین دستان او لوحی بود که نور آن چشم ها را روشن میکرد در آن دوازده اسم بود سه اسم روی صفحه سه اسم پشت صفحه سه اسم پایین صفحه سه اسم در طرفین صفحه اینها دوازده اسم بود گفتم اینها اسم های چه کسانی است گفت: این اسم اوصیاء بود اولین آنها علی و آخرین پسر عمویم و یازده نفر از فرزندانش که آخرین آنها قائم است و جابر گفت در آن اسم سه محمد و سه علی بود

اما در مورد معرفی و ذکر نام آنان گاهی نام امیر المومنین علی بن ابیطالبعلیه السلام را نیز در شمار ائمه‌ی دیگری که هم نام ایشان هستند آورده است(و رابعه منهم علی) و گاهی طبق نص از ایشان به عنوان وصی حضرت رسولصلی الله علیه و آله یاد کرده است(ثلاثه منهم علی) چرا که متن خود حدیث لوح برای ما موجود است و اسم حضرت علی را وَصِیَّکَ نام برده برای همین جابر گفته سه اسم علی در لوح بوده و در جایی گفته چهار علی.

و اما سوال:

این لوح چیست و چه چیزی در آن نوشته شده است؟ آیا همانطور که ضیاء زیدی مدعی است سری از اسرار در آن است یا خیر؟ و در آن اسم احمد الحسن هست یا خیر؟ علت گفتن چهار علی در برخی از روایات و یا سه علی در برخی از روایات چیست؟

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَبِی لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ- إِنَّ لِی إِلَیْکَ حَاجَهً فَمَتَى یَخِفُّ عَلَیْکَ أَنْ أَخْلُوَ بِکَ فَأَسْأَلَکَ عَنْهَا فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ أَیَّ الْأَوْقَاتِ أَحْبَبْتَهُ فَخَلَا بِهِ فِی بَعْضِ الْأَیَّامِ فَقَالَ لَهُ یَا جَابِرُ أَخْبِرْنِی‏ عَنِ‏ اللَّوْحِ‏ الَّذِی رَأَیْتَهُ فِی یَدِ أُمِّی فَاطِمَهَ ع بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ مَا أَخْبَرَتْکَ بِهِ أُمِّی أَنَّهُ فِی ذَلِکَ اللَّوْحِ مَکْتُوبٌ فَقَالَ جَابِرٌ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی دَخَلْتُ عَلَى أُمِّکَ فَاطِمَهَ ع فِی حَیَاهِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَنَّیْتُهَا بِوِلَادَهِ الْحُسَیْنِ وَ رَأَیْتُ فِی یَدَیْهَا لَوْحاً أَخْضَرَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ مِنْ زُمُرُّدٍ وَ رَأَیْتُ فِیهِ کِتَاباً أَبْیَضَ شِبْهَ لَوْنِ الشَّمْسِ فَقُلْتُ لَهَا بِأَبِی وَ أُمِّی یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص مَا هَذَا اللَّوْحُ فَقَالَتْ هَذَا لَوْحٌ أَهْدَاهُ اللَّهُ إِلَى رَسُولِهِ ص فِیهِ اسْمُ أَبِی وَ اسْمُ بَعْلِی وَ اسْمُ ابْنَیَّ وَ اسْمُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَ أَعْطَانِیهِ أَبِی لِیُبَشِّرَنِی بِذَلِکَ قَالَ جَابِرٌ فَأَعْطَتْنِیهِ أُمُّکَ فَاطِمَهُ ع فَقَرَأْتُهُ وَ اسْتَنْسَخْتُهُ فَقَالَ لَهُ أَبِی فَهَلْ لَکَ یَا جَابِرُ أَنْ تَعْرِضَهُ عَلَیَّ قَالَ نَعَمْ فَمَشَى مَعَهُ أَبِی إِلَى مَنْزِلِ جَابِرٍ فَأَخْرَجَ صَحِیفَهً مِنْ رَقٍ‏ فَقَالَ یَا جَابِرُ انْظُرْ فِی کِتَابِکَ لِأَقْرَأَ أَنَا عَلَیْکَ فَنَظَرَ جَابِرٌ فِی نُسْخَهٍ فَقَرَأَهُ أَبِی فَمَا خَالَفَ حَرْفٌ حَرْفاً فَقَالَ جَابِرٌ فَأَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی هَکَذَا رَأَیْتُهُ فِی اللَّوْحِ مَکْتُوباً بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* هَذَا کِتَابٌ‏ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ*- لِمُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ نُورِهِ وَ سَفِیرِهِ وَ حِجَابِهِ وَ دَلِیلِهِ‏ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ‏ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِینَ عَظِّمْ یَا مُحَمَّدُ أَسْمَائِی وَ اشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لَا تَجْحَدْ آلَائِی إِنِّی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا قَاصِمُ الْجَبَّارِینَ وَ مُدِیلُ الْمَظْلُومِینَ وَ دَیَّانُ الدِّینِ إِنِّی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَمَنْ رَجَا غَیْرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیْرَ عَدْلِی عَذَّبْتُهُ‏ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ‏أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ‏ فَإِیَّایَ فَاعْبُدْ وَ عَلَیَّ فَتَوَکَّلْ إِنِّی لَمْ أَبْعَثْ نَبِیّاً فَأُکْمِلَتْ أَیَّامُهُ وَ انْقَضَتْ مُدَّتُهُ إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ وَصِیّاً وَ إِنِّی فَضَّلْتُکَ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ وَ فَضَّلْتُ وَصِیَّکَ عَلَى الْأَوْصِیَاءِ وَ أَکْرَمْتُکَ بِشِبْلَیْکَ‏ وَ سِبْطَیْکَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ فَجَعَلْتُ حَسَناً مَعْدِنَ عِلْمِی-

بَعْدَ انْقِضَاءِ مُدَّهِ أَبِیهِ وَ جَعَلْتُ حُسَیْناً خَازِنَ وَحْیِی وَ أَکْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَهِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَهِ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ الشُّهَدَاءِ دَرَجَهً جَعَلْتُ کَلِمَتِیَ التَّامَّهَ مَعَهُ وَ حُجَّتِیَ الْبَالِغَهَ عِنْدَهُ بِعِتْرَتِهِ أُثِیبُ وَ أُعَاقِبُ أَوَّلُهُمْ عَلِیٌّ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ وَ زَیْنُ أَوْلِیَائِیَ الْمَاضِینَ وَ ابْنُهُ شِبْهُ جَدِّهِ الْمَحْمُودِ مُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ عِلْمِی وَ الْمَعْدِنُ لِحِکْمَتِی سَیَهْلِکُ الْمُرْتَابُونَ فِی جَعْفَرٍ الرَّادُّ عَلَیْهِ کَالرَّادِّ عَلَیَّ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأُکْرِمَنَّ مَثْوَى جَعْفَرٍ وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِی أَشْیَاعِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ أُتِیحَت بَعْدَهُ مُوسَى فِتْنَهٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ- لِأَنَّ خَیْطَ فَرْضِی لَا یَنْقَطِعُ وَ حُجَّتِی لَا تَخْفَى وَ أَنَّ أَوْلِیَائِی یُسْقَوْنَ بِالْکَأْسِ الْأَوْفَى مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ مَنْ غَیَّرَ آیَهً مِنْ کِتَابِی فَقَدِ افْتَرَى عَلَیَّ وَیْلٌ لِلْمُفْتَرِینَ الْجَاحِدِینَ عِنْدَ انْقِضَاءِ مُدَّهِ مُوسَى عَبْدِی وَ حَبِیبِی وَ خِیَرَتِی فِی عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ مَنْ أَضَعُ عَلَیْهِ أَعْبَاءَ النُّبُوَّهِ وَ أَمْتَحِنُهُ بِالاضْطِلَاعِ بِهَا یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ یُدْفَنُ فِی الْمَدِینَهِ الَّتِی بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ‏  إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَسُرَّنَّهُ بِمُحَمَّدٍ ابْنِهِ وَ خَلِیفَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ وَارِثِ عِلْمِهِ فَهُوَ مَعْدِنُ عِلْمِی وَ مَوْضِعُ سِرِّی وَ حُجَّتِی عَلَى خَلْقِی لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ بِهِ إِلَّا جَعَلْتُ الْجَنَّهَ مَثْوَاهُ وَ شَفَّعْتُهُ فِی سَبْعِینَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ کُلُّهُمْ قَدِ اسْتَوْجَبُوا النَّارَ وَ أَخْتِمُ بِالسَّعَادَهِ لِابْنِهِ عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ الشَّاهِدِ فِی خَلْقِی وَ أَمِینِی عَلَى وَحْیِی أُخْرِجُ مِنْهُ الدَّاعِیَ إِلَى سَبِیلِی وَ الْخَازِنَ لِعِلْمِیَ الْحَسَنَ وَ أُکْمِلُ ذَلِکَ بِابْنِهِ م‏ ح ‏م‏ د رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ عَلَیْهِ کَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِیسَى وَ صَبْرُ أَیُّوبَ فَیُذَلُّ أَوْلِیَائِی فِی زَمَانِهِ وَ تُتَهَادَى رُءُوسُهُمْ کَمَا تُتَهَادَى رُءُوسُ التُّرْکِ وَ الدَّیْلَمِ فَیُقْتَلُونَ وَ یُحْرَقُونَ وَ یَکُونُونَ خَائِفِینَ مَرْعُوبِینَ وَجِلِینَ تُصْبَغُ الْأَرْضُ بِدِمَائِهِمْ وَ یَفْشُو الْوَیْلُ وَ الرَّنَّهُ فِی نِسَائِهِمْ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ کُلَّ فِتْنَهٍ عَمْیَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَکْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ‏ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ‏ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ‏ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏:" قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ سَالِمٍ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَوْ لَمْ تَسْمَعْ فِی دَهْرِکَ إِلَّا هَذَا الْحَدِیثَ لَکَفَاکَ فَصُنْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِه

 

حضرت زهراءسلام الله علیها در پاسخ جابر از اینکه این لوح سبز که گویی زمرد است و می‌بینم که در آن کتابی است سفید و نورانی مانند نور خورشید چیست فرمودند: این لوح، لوحی است که خداوند متعال آن را به حضرت رسولصلی الله علیه و آله هدیه داده است و در آن نام پدرم و نام 

همسرم و نام دو پسرم و نام اوصیاء از فرزندان من در آن است. پدرم آن را به من عطا کرد برای اینکه بواسطه‌ی آن به من بشارت دهد.

سپس جابر نقل می‌کند که حضرتسلام الله علیها آن را به من عطا کردند و من آن را خواندم و از آن نسخه‌برداری کردم.

جابر آن را بر امام محمد باقرعلیه السلام عرضه نمود و حضرت فرمودند ای جابر بر روی نسخه ای که از لوح نوشته ای نگاه کن تا من آن را برای تو قرائت کنم. پس از قرائت حضرتعلیه السلام جابر مشاهده نمود که هیچ حرف آن با آنچه حضرت قرائت می‌فرمودند متفاوت و مخالف نبود. سپس جابر گفت شهادت می دهم به خداوند که این است و جز این نیست که آنچه من در لوح دیدم همین است و سپس کل متن حدیث را در روایت ذکر می کند... که در آنجا به نام امیرالمومنین علیعلیه السلام تصریح نشده است و از حضرت با عنوان وصی رسول خداصلی الله علیه و آله یاد شده است.

بنابراین متن حدیث لوح خود روشنگر و مبین و رسوا کننده تمامی دعویات باطل این جماعت است. بر این اساس زمانی که جابر عنوان می‌کند "ثلاثه منهم علی" طبق نص، با عنوان وصی از حضرت علیعلیه السلام یاد کرده است بدون محاسبه نام ایشان در میان ائمه‌ای که هم نام ایشان هستند و زمانی که "اربعه منهم علی" می‌آورد نام حضرت را نیز در شمار ائمه‌ ای که نامشان علی می‌باشد آورده است.

نام احمد الحسن سر است و در حدیث ذکر نشده است همانطور که نام امام علیعلیه السلام که در قرآن نیامده است.

آیا همانطور که ضیاء زیدی مدعی است سری از اسرار در حدیث لوح است یا خیر؟ و نام احمد الحسن در آن وجود دارد یا خیر؟

هیچ سری وجود ندارد چرا که متن حدیث لوح در کتب بسیاری ذکر شده است و تنها نام حضرت مهدیعلیه السلام  به عنوان آخرین وصی در روایت آمده است و آنچه در روایات از تصریح به آن نفی شده است نام ایشان است که هر کس پیش از ظهور به آن تصریح کند کافر است لذا این امر فقط و فقط در خصوص نام حضرت مهدی عج می ‌باشد درحالیکه امر مجهولی در مورد شخصیت ایشان و پدر و اجداد بزرگوار ایشان نیست و این موارد در روایت به صراحت ذکر شده است.

مضاف بر اینکه آنچه در خود حدیث به آن تصریح شده است این مطلب می‌باشد که بعد از ذکر نام امام حسن عسگریعلیه السلام در نص حدیث آمده است و اکمل ذلک بابنه م‌ح‌م‌د رحمه للعالمین... با این بیان که آن(12ائمه) را فرزند امام حسن عسگریعلیه السلام به نام م‌ح‌م‌د کامل می‌کند دیگر شکی نمی‌ماند که

  1. تعداد ائمه‌ای که (نام ایشان) در این حدیث عنوان شده است12 نفر می‌باشد.
  2. هیچ نام مخفی و سری در این روایت مطرح نشده است چراکه نام تمامی 12نفر به تصریح ذکر شده است.
  3. اولین این 12 وصی امام علیعلیه السلام می‌باشد و آخرین آنان حضرت مهدی عج فرزند امام حسن عسگریعلیه السلام می‌باشند.
  4.  
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۷
هادی عباسی

فوری 📣📣📣📣


💥💥رسوایی و آبروریزی جدید برای مکتب احمد بصری مدعی جریان یمانی !؟


صفحه رسمی فیسبوک منتسب به مکتب احمد بصری در مصر هک شد . +تصویر


😂😂


به گزارش mahdyoon.net  صفحه رسمی مکتب و دفتر احمد الحسن مدعی جریان یمانی توسط افرادی ناشناس هک شد . مکتب نجف با انتشار بیانیه ای درخواست کرد از حضور در این صفحه خودداری شود زیرا این صفحه به قول خودشان توسط ایادی شیطان هک شده است . 


❔حال این سوال پیش می آید اگر روزی صفحه ی خود احمد بصری که تمام دعوت به آن متصل است هک شود چه می شود ؟؟


❔و اینکه امامی که نتواند در مقابل هکرها مقاومت کند و صفحه ی رسمی آن به راحتی  به قول خودشان توسط ایادی شیطان هک شود چگونه می خواهد جهان را نجات داده پر از عدل و داد کند ؟؟ 


❔و در آخر احمد بصری از صفحه ی فیسبوک خودش به نام صفحه مبارکه یاد می کند ، آیا می دانید که مالکان یهودی فیسبوک می توانند به راحتی صفحه او را با یک کلیک ناقابل ببندند ؟؟ واگر بسته شد آیا ارتباط احمد بصری با عنوان امام با زمین قطع خواهد شد ؟؟ 

❓❓❓

افلا تعقلون !؟؟



http://www.mahdyoon.net/?p=460


اختصاصی 

mahdyoon.net

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۱
هادی عباسی

مقدمه

مساله مهدویت و اخر الزمان از مهمترین و سرنوشت سازترین مسایل اسلامی است که تمام وعده های پیامبر اسلام و ائمه معصومین بلکه ادیان الهی، بلکه خواسته های نهانی فطرت بشر در ان محقق می شود و دست شیاطین انس و جن از سرنوشت انسان کوتاه خواهد شد.

یکی از راه های انحراف اندیشه مهدویت، شکل گیری جریان های دروغین است که با ترفندهای خاص و بازی با روایات ذهن مخاطبان از قشر عوام را تحت تاثیر قرار میدهند.

در این نوشتار به یکی از شبهات و ترفندهای مدعی دروغین(احمد بن اسماعیل بصری) که چند صباحی است در کشور عراق بدلیل جنگ ها و توجه اذهان به درگیری های داخلی، ادعای مهدویت کرده است و مریدانی را بدور خویش حمع کرده است، اخیرا با استفاده فضای مجازی به گسترش دعوت خویش اقدام نموده است و با ترفند های خاص شعبده گونه به جذب افراد نا آگاه به روایات و مباحث آخرزمان سعی میکند، شاید تعبیر امام فیسبوکی برازنده ترین لقب برای این مدعی دروغین باشد.

چکیده

با توجه به اهمیت موضوع مهدویت و حکومت جهانی الهی بر زمین و تشکیل مدینه فاضله، سعی دشمنان دین و سعادت و کمال انسانی بر این بوده که این باور را از مسیر حقه آن منحرف کنند و چند صباحی بیشتر به عبادت هوای نفس خویش بپردازند و از گرد هم امدن اهل باطل لذت ببرند.

براساس روایات که در باب اخر الزمان عده‌ای بنام مهدیین در هنگامه ظهور حضرت مهدی صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف، خواهند بود، که این روایات مستمسک احمد بصری واقع شده و با این روایات به اثبات امامت خویش و یازده نفر دیگر پس از خویش پرداخته است؛ با توجه به تقسیم بندی روایات مهدیین و وجه جمع بین روایات، این روایات دلالتی بر مدعای وی ندارد و با نقد این مستمسک یکی از ترفندها و تردستی‌های او با روایات مشخص میشود.

 

احمد بصری برای اثبات امامت خویش و یازده شخص دیگر(بیست و چهار امام) به روایات مهدیین تمسک کرده است و با استفاده از جهل مخاطب با القای این مطلب که مهدیین همان ائمه هستند و خود وی اولین مهدی و حجت خدا پس از امام زمان میباشد، به بازی با روایات پرداخته است.

تبیین شبهه و استدلال مدعی

بر اساس روایات دوازده مهدی پس از امام دوازدهم خواهند امد و حکومت خواهند کرد.

احمد بصری اولین مهدیین و جانشین امام زمان است.

 

نقد

گرچه اشکالات منطقی و عقلی فروانی بر این مدعی وارد است ولی از انجایی که ادعا میکند من فقط از قران و عترت و جمع بین روایات استدلال میکنم، ما هم با همان روش به نقد او خواهیم رفت.

با بررسی روایاتی که در باره مهدیین رسیده است متوجه میشویم که نه تنها مدعای وی اثبات نمیشود بلکه مخالف دعوای وی به اثبات میرسید؛ فارغ از اینکه این شخص مزور ادعای عصمت و علم لدنی کرده است و با رو شدن دست وی در تزویر و بازی با روایات دیگر جایی حد اقل برای این شخص مدعی در بین ائمه باقی نمیماند حتی اکر مهدیین هم امام معصوم باشند و حتی اگر بر خلاف صریح روایات متواتره بیست و چهار امام داشته باشیم.

دسته بندی روایات مهدیین

در باره مهدیین سه دسته روایات رسیده است

دسته اول

 روایاتی که مهدیین را معرفی کرده است تصریح کرده است که مهدیین همان دوازده امام معصوم اند که اول آنها امیر المومنین و اخرین انها نهمین از نسل امام حسین(امام زمان عج) است.

در شمار زیادی از احادیث آمده است که مهدیین همان اهل بیت دوازده امام می باشند

1- وَ قَالَ الْإِمَامُ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ‏: مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً، أَوَّلُهُمْ‏ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی، وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِ‏.

دوازده مهدی از ما است که نخستین آنان علی بن ابیطالب و آخرین آنها نهمین فرزند من است که امام قائم به حق است.

2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ الْقُمِّیِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ مَوْلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی مَنْزِلٍ بِمَکَّةَ فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ نَحْنُ‏ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ تَاللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَحَلَفَ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ أَنَّهُ سَمِعَ ذَلِکَ مِنْهُ فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَکِنِّی سَمِعْتُهُ مِنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع.

سماعة بن مهران گوید: من و ابو بصیر و محمّد بن عمران- که آزادشده امام باقر علیه السّلام بود- در منزلى در مکّه بودیم، محمّد بن عمران گفت: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: ما دوازده مهدى هستیم، ابو بصیر گفت: تو را بخدا سوگند آیا این کلام را از امام صادق علیه السّلام شنیدى؟ و او یک بار یا دو بار سوگند یاد کرد که آن را از امام صادق شنیده است، آنگاه ابو بصیر گفت: امّا من آن را از امام باقر علیه السّلام شنیدم.

3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْعَاصِمِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ أَیُّوبَ‏ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ ثَابِتٍ الصَّائِغِ‏ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً مَضَى سِتَّةٌ وَ بَقِیَ سِتَّةٌ یَصْنَعُ اللَّهُ بِالسَّادِسِ مَا أَحَبَ‏.

ابو بصیر گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: در میان ما دوازده مهدىّ است که شش مهدىّ در گذشته و شش مهدىّ باقى است و خداوند با ششمین مهدىّ آنچه که خواهد کند.

با وجود این روایات، مشخص میشود که مهدیین همان ائمه علیهم السلام هستند

دسته دوم

روایاتی که تصریح کرده است مهدیین غیر از ائمه هستند.

روایت صریح محوم صدوق در کمال الدین نقل کرده است

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِیُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ النَّوْفَلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی سَمِعْتُ مِنْ أَبِیکَ ع أَنَّهُ قَالَ یَکُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً وَ لَمْ یَقُلْ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ لَکِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا.

به امام صادق عرض شد : ای فرزند رسول خدا از پدرت شنیدیم که گفت : « از نسل مابعد از قائم دوازده امام می باشند » امام فرمودند : پدرم نگفته است دوازده امام بلکه گفته است دوازده مهدی و ایشان قومی از شیعیان ما هستند

دسته سوم

 روایتی که از فحوای ان فهمیده میشود مهدیین غیر از ائمه اند

روایتی هم که از فحوای ان فهمیده میشود که مهدیین غیر از ائمه اند روایت الغیبه شیخ طوسی است

...فَقَالَ یَا عَلِیُّ إِنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً ...

که با رد متشابه کلام اهل البیت علیهم السلام به محکم آن که روایت نص و تصریح به غیریت بین مهدیین و ائمه، این نکته بدست میاید که مراد از لفظ مهدیین مفهوم آن به معنای هدایت گران است، که هدایت گران واقعی و به حق و تعیین شده از جانب خدای متعال فقط دوازده امام اند (بر اساس دسته اول روایات) و مهدیینی که غیر از ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین اند، افرادی از شیعیان مخلص اهل البیت اند که بعنوان مبلغان و یا فرماندهان و یا حاکمان شهرها از سوی امام زمان تعیین میشوند که قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا.

جالب اینجا است که علاوه بر ضعف سندی و دلالتی روایت دسته سوم، دقیقا احمد الحسن و اتباعش به این دسته روایت استناد کرده و دو دسته دیگر را نادیده میگیرند و یا دست به توجیهات سست میزنند.

وجه جمع بین روایات

اهل البیت علیهم السلام فرموده اند که کلام ما محکم و متشابه دارد و برای فهم روایات باید روایات را بر قران و دیگر روایات عرضه کرد.

قران مجید بطور کلی پس از تصدیق و ضمانت گفتار پیامبر ما را از مکر و کید شیطان میترساند و به سوگندهای ابلیس لعین برای منحرف کردن بشریت اشاره دارد که انحراف مسلمانان از اسلام اصیل مهمترین ارزوی آن خبیث و اتباعش میباشد.

اما سنت و روایات عترت علیم السلام هم بوجود دروغگویان و جاعلان روایات و تجمیع سواره و پیاده جند شیطان برای منحرف کردن شیعیان اهل البیت علیهم السلام، تصریح نموده است. قد اجمع لکم الشیطان خیله و رجله..

حال با توجه به این مساله به وجه جمع بین سه دسته روایت میپردازیم

دسته اول صریح و از محکمات است اشاره به مهدیین خاص دارد که همان دوازده امام اند که بر اساس ایه شریفه انما انت منذر و لکل قوم هاد، این بزرگواران هدایت گران مستقیم اند که جانب خدا تعیین شده اند.

دسته دوم که صراحت دارد به اینکه مهدیین غیر از ائمه اند، اشاره به مهدیین عام دارد، که شیعیان خالص اند و بعنوان نماد و علم شیعه در هر عصر و زمانی حضور دارند و به هدایت گری این مردم میپردازند.

اما در روایت مذکور که دوازده مهدی پس از امام زمان خواهند امد، وجه جمع آن بدین گونه است که آن دوازده مهدی بعنوان استاندار و حاکم و فرماندهان ان حضرت در شهر ها حکومت خواهند کرد.

اما دسته سوم که بصورت فحوایی میشود فهمید مهدیین غیر از ائمه اند روایت شیخ طوسی در کتاب الغیبة میباشد که مستمسک احمد برای اثبات امامت سیزدهمین امام واقع شده است.

در صدر این روایت فرموده اند که پس از دوازده امام دوازده مهدی خواهد امد، چند گزینه برای وجه جمع دیگر روایات با این روایت است

گزینه اول:

مهدیین همان ائمه دوازده گانه باشند. که با رجعت و بازگشت به دنیا حکومت خواهند کرد. (این احتمال مطابق دسته اول روایات است)

گزینه دوم:

احتمال اول

مهدیین غیر از ائمه دوازده گانه باشند و پس از امام زمان حکومت کنند.

این دسته مخالف سنت الهی و روایات است که زمین از حجت خدای خالی نخواهد بود (لولاالحجة فی الارض لساخت الارض باهلها)

احتمال دوم

مهدیین غیر از ائمه معصومین باشند و در کنار حجت خدا بعنوان فرماندهان و استانداران از سوی حجت خدا بر مردم حکومت کنند. این احتمال مطابق دسته دوم روایات است.

گزینه سوم

مهدیین حجت های الهی باشند که هم معصومند و هم حکومت میکنند (چنانچه احمد الحسن ادعا کرده است)

این گزینه مخالف روایات متواتره است که به تعیین مصداق و تعداد امامان معصوم اشاره کرده است.

و اما نمونه هایی از اخبار :
1- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
2-  فَقَالَ یَا عَلِیُّ هُمُ اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏.
3- قَالَتْ هَذِهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ أَوَّلُهُمْ ابْنُ عَمِّی وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی آخِرُهُمْ‏ الْقَائِم‏
4- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ، وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
5- الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏ هُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِی بَعْدِی الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْکِرُ لَهُمْ کَافِرٌ.
7- أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
8- قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَنَا سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إِنَّ أَوْصِیَائِی بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏.
9- وَ قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏، طَاعَتُهُمْ طَاعَتِی، وَ مَعْصِیَتُهُمْ مَعْصِیَتِی، مَنْ أَنْکَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْکَرَنِی».
10- قَالَ: أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِیَ الْقُوَّامِ بِدِینِ اللَّهِ.
11- أَنْتَ وَلَدِی وَ وَصِیِّی وَ أَنَا وَلَدْتُکَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَلَدَکَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنْتَ خَاتَمُ‏ الْأَوْصِیَاء

 

با توجه به گزینه های مطرح شده به این نتیجه میرسیم که مهدیین دو گروه هستند، مهدیین خاص که همان ائمه معصومین صلوات الله علیم اجمعین باشند، که در هنگامه رجعت پس از امام زمان بترتیب حکومت خواهند کرد.

مهدیین عام که در هر عصر و زمانی بعنوان هدایت گران بین مردم حضور دارند و در هنگامه ظهور تحت فرمان امام زمان به عنوان فرمانده و استانداران حکومت خواهند کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۳۴
هادی عباسی