آنتی دجال

نقد آراء و افکار دجال آخرالزمان، احمد الحسن بصری

آنتی دجال

نقد آراء و افکار دجال آخرالزمان، احمد الحسن بصری

و در آخر الزمان دجالی از بصره خروج خواهد کرد که از ما نیست (علی علیه السلام)

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۸ فروردين ۹۵، ۱۵:۵۴ - sara
    merC
  • ۵ فروردين ۹۵، ۲۳:۱۵ - طاها میرویسی
    هک شد؟؟؟

آخرین مطالب

۲۴ مطلب با موضوع «نقد شعبده شیطان» ثبت شده است

من یک یمانی بودم

<div id="15457571769148772"><script type="text/JavaScript" src="https://www.aparat.com/embed/Lnx7y?data[rnddiv]=15457571769148772&data[responsive]=yes"></script></div>


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۷ ، ۲۰:۳۹
هادی عباسی

وقتی بازار ادعا گرم میشود دیگر حدی وجود ندارد.
یکی ادعای ارتباط با امام زمان میکند، یکی ادعای نیابت خاصه، یکی ادعای، مهدویت، یکی ادعای قائمیت، یکی ادعای نبوت، و تا خدایی هم پیش میروند 
نمونه فیلم زیر معروف به خدای کچل خوزستان است که ادعایی خدایی کرد و عده ای هم گوسفند وار بدنبالش راه افتادند و به او سجده میکنند.
حتی پس از اعدام این شخص هنوز هم عده ای نادان به آثار باقی مانده از وی تبرک جسته و به خدای معدوم باور دارند.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۰۳
هادی عباسی

فوری 📣📣📣📣


💥💥رسوایی و آبروریزی جدید برای مکتب احمد بصری مدعی جریان یمانی !؟


صفحه رسمی فیسبوک منتسب به مکتب احمد بصری در مصر هک شد . +تصویر


😂😂


به گزارش mahdyoon.net  صفحه رسمی مکتب و دفتر احمد الحسن مدعی جریان یمانی توسط افرادی ناشناس هک شد . مکتب نجف با انتشار بیانیه ای درخواست کرد از حضور در این صفحه خودداری شود زیرا این صفحه به قول خودشان توسط ایادی شیطان هک شده است . 


❔حال این سوال پیش می آید اگر روزی صفحه ی خود احمد بصری که تمام دعوت به آن متصل است هک شود چه می شود ؟؟


❔و اینکه امامی که نتواند در مقابل هکرها مقاومت کند و صفحه ی رسمی آن به راحتی  به قول خودشان توسط ایادی شیطان هک شود چگونه می خواهد جهان را نجات داده پر از عدل و داد کند ؟؟ 


❔و در آخر احمد بصری از صفحه ی فیسبوک خودش به نام صفحه مبارکه یاد می کند ، آیا می دانید که مالکان یهودی فیسبوک می توانند به راحتی صفحه او را با یک کلیک ناقابل ببندند ؟؟ واگر بسته شد آیا ارتباط احمد بصری با عنوان امام با زمین قطع خواهد شد ؟؟ 

❓❓❓

افلا تعقلون !؟؟



http://www.mahdyoon.net/?p=460


اختصاصی 

mahdyoon.net

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۱
هادی عباسی

مقدمه

مساله مهدویت و اخر الزمان از مهمترین و سرنوشت سازترین مسایل اسلامی است که تمام وعده های پیامبر اسلام و ائمه معصومین بلکه ادیان الهی، بلکه خواسته های نهانی فطرت بشر در ان محقق می شود و دست شیاطین انس و جن از سرنوشت انسان کوتاه خواهد شد.

یکی از راه های انحراف اندیشه مهدویت، شکل گیری جریان های دروغین است که با ترفندهای خاص و بازی با روایات ذهن مخاطبان از قشر عوام را تحت تاثیر قرار میدهند.

در این نوشتار به یکی از شبهات و ترفندهای مدعی دروغین(احمد بن اسماعیل بصری) که چند صباحی است در کشور عراق بدلیل جنگ ها و توجه اذهان به درگیری های داخلی، ادعای مهدویت کرده است و مریدانی را بدور خویش حمع کرده است، اخیرا با استفاده فضای مجازی به گسترش دعوت خویش اقدام نموده است و با ترفند های خاص شعبده گونه به جذب افراد نا آگاه به روایات و مباحث آخرزمان سعی میکند، شاید تعبیر امام فیسبوکی برازنده ترین لقب برای این مدعی دروغین باشد.

چکیده

با توجه به اهمیت موضوع مهدویت و حکومت جهانی الهی بر زمین و تشکیل مدینه فاضله، سعی دشمنان دین و سعادت و کمال انسانی بر این بوده که این باور را از مسیر حقه آن منحرف کنند و چند صباحی بیشتر به عبادت هوای نفس خویش بپردازند و از گرد هم امدن اهل باطل لذت ببرند.

براساس روایات که در باب اخر الزمان عده‌ای بنام مهدیین در هنگامه ظهور حضرت مهدی صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف، خواهند بود، که این روایات مستمسک احمد بصری واقع شده و با این روایات به اثبات امامت خویش و یازده نفر دیگر پس از خویش پرداخته است؛ با توجه به تقسیم بندی روایات مهدیین و وجه جمع بین روایات، این روایات دلالتی بر مدعای وی ندارد و با نقد این مستمسک یکی از ترفندها و تردستی‌های او با روایات مشخص میشود.

 

احمد بصری برای اثبات امامت خویش و یازده شخص دیگر(بیست و چهار امام) به روایات مهدیین تمسک کرده است و با استفاده از جهل مخاطب با القای این مطلب که مهدیین همان ائمه هستند و خود وی اولین مهدی و حجت خدا پس از امام زمان میباشد، به بازی با روایات پرداخته است.

تبیین شبهه و استدلال مدعی

بر اساس روایات دوازده مهدی پس از امام دوازدهم خواهند امد و حکومت خواهند کرد.

احمد بصری اولین مهدیین و جانشین امام زمان است.

 

نقد

گرچه اشکالات منطقی و عقلی فروانی بر این مدعی وارد است ولی از انجایی که ادعا میکند من فقط از قران و عترت و جمع بین روایات استدلال میکنم، ما هم با همان روش به نقد او خواهیم رفت.

با بررسی روایاتی که در باره مهدیین رسیده است متوجه میشویم که نه تنها مدعای وی اثبات نمیشود بلکه مخالف دعوای وی به اثبات میرسید؛ فارغ از اینکه این شخص مزور ادعای عصمت و علم لدنی کرده است و با رو شدن دست وی در تزویر و بازی با روایات دیگر جایی حد اقل برای این شخص مدعی در بین ائمه باقی نمیماند حتی اکر مهدیین هم امام معصوم باشند و حتی اگر بر خلاف صریح روایات متواتره بیست و چهار امام داشته باشیم.

دسته بندی روایات مهدیین

در باره مهدیین سه دسته روایات رسیده است

دسته اول

 روایاتی که مهدیین را معرفی کرده است تصریح کرده است که مهدیین همان دوازده امام معصوم اند که اول آنها امیر المومنین و اخرین انها نهمین از نسل امام حسین(امام زمان عج) است.

در شمار زیادی از احادیث آمده است که مهدیین همان اهل بیت دوازده امام می باشند

1- وَ قَالَ الْإِمَامُ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلَامُ‏: مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً، أَوَّلُهُمْ‏ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی، وَ هُوَ الْإِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِ‏.

دوازده مهدی از ما است که نخستین آنان علی بن ابیطالب و آخرین آنها نهمین فرزند من است که امام قائم به حق است.

2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَبِی طَالِبٍ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّلْتِ الْقُمِّیِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ أَبُو بَصِیرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ مَوْلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی مَنْزِلٍ بِمَکَّةَ فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ نَحْنُ‏ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ تَاللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُ ذَلِکَ مِنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَحَلَفَ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ أَنَّهُ سَمِعَ ذَلِکَ مِنْهُ فَقَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَکِنِّی سَمِعْتُهُ مِنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع.

سماعة بن مهران گوید: من و ابو بصیر و محمّد بن عمران- که آزادشده امام باقر علیه السّلام بود- در منزلى در مکّه بودیم، محمّد بن عمران گفت: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: ما دوازده مهدى هستیم، ابو بصیر گفت: تو را بخدا سوگند آیا این کلام را از امام صادق علیه السّلام شنیدى؟ و او یک بار یا دو بار سوگند یاد کرد که آن را از امام صادق شنیده است، آنگاه ابو بصیر گفت: امّا من آن را از امام باقر علیه السّلام شنیدم.

3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْعَاصِمِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْقَاسِمِ بْنِ أَیُّوبَ‏ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ ثَابِتٍ الصَّائِغِ‏ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‏ مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً مَضَى سِتَّةٌ وَ بَقِیَ سِتَّةٌ یَصْنَعُ اللَّهُ بِالسَّادِسِ مَا أَحَبَ‏.

ابو بصیر گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که مى‏فرمود: در میان ما دوازده مهدىّ است که شش مهدىّ در گذشته و شش مهدىّ باقى است و خداوند با ششمین مهدىّ آنچه که خواهد کند.

با وجود این روایات، مشخص میشود که مهدیین همان ائمه علیهم السلام هستند

دسته دوم

روایاتی که تصریح کرده است مهدیین غیر از ائمه هستند.

روایت صریح محوم صدوق در کمال الدین نقل کرده است

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِیُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ النَّوْفَلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی سَمِعْتُ مِنْ أَبِیکَ ع أَنَّهُ قَالَ یَکُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً وَ لَمْ یَقُلْ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ لَکِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا.

به امام صادق عرض شد : ای فرزند رسول خدا از پدرت شنیدیم که گفت : « از نسل مابعد از قائم دوازده امام می باشند » امام فرمودند : پدرم نگفته است دوازده امام بلکه گفته است دوازده مهدی و ایشان قومی از شیعیان ما هستند

دسته سوم

 روایتی که از فحوای ان فهمیده میشود مهدیین غیر از ائمه اند

روایتی هم که از فحوای ان فهمیده میشود که مهدیین غیر از ائمه اند روایت الغیبه شیخ طوسی است

...فَقَالَ یَا عَلِیُّ إِنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ مِنْ بَعْدِهِمْ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً ...

که با رد متشابه کلام اهل البیت علیهم السلام به محکم آن که روایت نص و تصریح به غیریت بین مهدیین و ائمه، این نکته بدست میاید که مراد از لفظ مهدیین مفهوم آن به معنای هدایت گران است، که هدایت گران واقعی و به حق و تعیین شده از جانب خدای متعال فقط دوازده امام اند (بر اساس دسته اول روایات) و مهدیینی که غیر از ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین اند، افرادی از شیعیان مخلص اهل البیت اند که بعنوان مبلغان و یا فرماندهان و یا حاکمان شهرها از سوی امام زمان تعیین میشوند که قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِنَا یَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا.

جالب اینجا است که علاوه بر ضعف سندی و دلالتی روایت دسته سوم، دقیقا احمد الحسن و اتباعش به این دسته روایت استناد کرده و دو دسته دیگر را نادیده میگیرند و یا دست به توجیهات سست میزنند.

وجه جمع بین روایات

اهل البیت علیهم السلام فرموده اند که کلام ما محکم و متشابه دارد و برای فهم روایات باید روایات را بر قران و دیگر روایات عرضه کرد.

قران مجید بطور کلی پس از تصدیق و ضمانت گفتار پیامبر ما را از مکر و کید شیطان میترساند و به سوگندهای ابلیس لعین برای منحرف کردن بشریت اشاره دارد که انحراف مسلمانان از اسلام اصیل مهمترین ارزوی آن خبیث و اتباعش میباشد.

اما سنت و روایات عترت علیم السلام هم بوجود دروغگویان و جاعلان روایات و تجمیع سواره و پیاده جند شیطان برای منحرف کردن شیعیان اهل البیت علیهم السلام، تصریح نموده است. قد اجمع لکم الشیطان خیله و رجله..

حال با توجه به این مساله به وجه جمع بین سه دسته روایت میپردازیم

دسته اول صریح و از محکمات است اشاره به مهدیین خاص دارد که همان دوازده امام اند که بر اساس ایه شریفه انما انت منذر و لکل قوم هاد، این بزرگواران هدایت گران مستقیم اند که جانب خدا تعیین شده اند.

دسته دوم که صراحت دارد به اینکه مهدیین غیر از ائمه اند، اشاره به مهدیین عام دارد، که شیعیان خالص اند و بعنوان نماد و علم شیعه در هر عصر و زمانی حضور دارند و به هدایت گری این مردم میپردازند.

اما در روایت مذکور که دوازده مهدی پس از امام زمان خواهند امد، وجه جمع آن بدین گونه است که آن دوازده مهدی بعنوان استاندار و حاکم و فرماندهان ان حضرت در شهر ها حکومت خواهند کرد.

اما دسته سوم که بصورت فحوایی میشود فهمید مهدیین غیر از ائمه اند روایت شیخ طوسی در کتاب الغیبة میباشد که مستمسک احمد برای اثبات امامت سیزدهمین امام واقع شده است.

در صدر این روایت فرموده اند که پس از دوازده امام دوازده مهدی خواهد امد، چند گزینه برای وجه جمع دیگر روایات با این روایت است

گزینه اول:

مهدیین همان ائمه دوازده گانه باشند. که با رجعت و بازگشت به دنیا حکومت خواهند کرد. (این احتمال مطابق دسته اول روایات است)

گزینه دوم:

احتمال اول

مهدیین غیر از ائمه دوازده گانه باشند و پس از امام زمان حکومت کنند.

این دسته مخالف سنت الهی و روایات است که زمین از حجت خدای خالی نخواهد بود (لولاالحجة فی الارض لساخت الارض باهلها)

احتمال دوم

مهدیین غیر از ائمه معصومین باشند و در کنار حجت خدا بعنوان فرماندهان و استانداران از سوی حجت خدا بر مردم حکومت کنند. این احتمال مطابق دسته دوم روایات است.

گزینه سوم

مهدیین حجت های الهی باشند که هم معصومند و هم حکومت میکنند (چنانچه احمد الحسن ادعا کرده است)

این گزینه مخالف روایات متواتره است که به تعیین مصداق و تعداد امامان معصوم اشاره کرده است.

و اما نمونه هایی از اخبار :
1- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
2-  فَقَالَ یَا عَلِیُّ هُمُ اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَنْتَ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏.
3- قَالَتْ هَذِهِ أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ أَوَّلُهُمْ ابْنُ عَمِّی وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِی آخِرُهُمْ‏ الْقَائِم‏
4- الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَنْتَ یَا عَلِیُّ، وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
5- الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏ هُمْ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ أَوْلِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِی بَعْدِی الْمُقِرُّ بِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ الْمُنْکِرُ لَهُمْ کَافِرٌ.
7- أَسْمَاءُ الْأَوْصِیَاءِ فَعَدَدْتُ اثْنَیْ عَشَرَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِم‏
8- قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَنَا سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إِنَّ أَوْصِیَائِی بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏.
9- وَ قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ، أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ‏ الْقَائِمُ‏، طَاعَتُهُمْ طَاعَتِی، وَ مَعْصِیَتُهُمْ مَعْصِیَتِی، مَنْ أَنْکَرَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ أَنْکَرَنِی».
10- قَالَ: أَنَا خَاتَمُ‏ الْأَوْصِیَاءِ وَ بِی یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِیَ الْقُوَّامِ بِدِینِ اللَّهِ.
11- أَنْتَ وَلَدِی وَ وَصِیِّی وَ أَنَا وَلَدْتُکَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَلَدَکَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنْتَ خَاتَمُ‏ الْأَوْصِیَاء

 

با توجه به گزینه های مطرح شده به این نتیجه میرسیم که مهدیین دو گروه هستند، مهدیین خاص که همان ائمه معصومین صلوات الله علیم اجمعین باشند، که در هنگامه رجعت پس از امام زمان بترتیب حکومت خواهند کرد.

مهدیین عام که در هر عصر و زمانی بعنوان هدایت گران بین مردم حضور دارند و در هنگامه ظهور تحت فرمان امام زمان به عنوان فرمانده و استانداران حکومت خواهند کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۳۴
هادی عباسی


از احمد اسماعیل بپرسید چرا؟؟؟ 

اول: چرا احمدالحسن خودش را از اهل ذکر میداند، در حالی که این طور نیس! و چرا به اهل بیت علیهم السلام تهمت می زند؟!

دوم. چرا وی خودرا از ورثه انبیاء میداند، در حالی که معصوم یا حتی نزدیک به معصوم نیست؟

سوم. چرا احمد اسماعیل با حوزه های علمیه که محل آموزش دروس دینی و مکتب امام صادق علیه السلام و محل علم و عمل، و منتظران واقعی امام زمان عج هست دشمنی می کند؟!

چهارم. چرا احمد اسماعیل خودش را به علما و معصومین علیهم السلام وصل می کند در حالی که از هیچکدامشان نیست؟!

پنجم. چرا احمد اسماعیل قرآن را تفسیر به رای می کند در حالی که معصوم نیست؟!

ششم. چرا روایات را تفسیر به رای می کند، در حالی که بعضی روایات مربوط به موضوع خاصی بوده، و چرا خودش خمس می گیرد؟! و چرا حرفش با کلام وحی که گفته شده خمس واجب است مغایرت دارد؟

هفتم. چرا وی به علمای دین و سربازان واقعی امام زمان عج که همیشه دعایشان ظههمتور امام زمان عج بوده و هست تهمت میزند؟ 

هشتم. چرا میخواهد با بدعت گذاری و با نفی علم رجال روایات را به نفع خود تمام کند، در حالی که علم رجال در زمان معصومین علیهم السلام هم بوده است و حتی شیخ طوسی ره، کتابی با موضوع علم رجال نوشته است.

نهم . امام زمان عج، این موضوع را در توقیع آخرشان که به آخرین نواب خاصشان داده بودند، فرموده بودند، چرا وی به ناحق روایات را محدود می کند تا بتوانی سوء استفاده بیشتری کند؟!

دهم. به چه دلیل و بر اساس کدام نص مدعی نیابت خاص و وصایت و فرزندیت امام زمان عج گشته است؟! مگر نه این است که مدعی فرزندیت امام زمان عج ملعون است و امام مهدی عج نایب خاص را تعیین نکرده بودند؟

یازدهم. به چه دلیل احمد اسماعیل، علم نحو را که معصومین علیهم السلام هم قبول داشتند، و قرآن هم از آن پیروی میکرد و جزء لاینفک زبان عربی است برای پوشاندن اشتباهات لفظی اش، نفی می کند

دوازدهم. به چه دلیل القاب امام زمان عج را به سرقت برده است؟!

سیزدهم. به چه دلیل احمد اسماعیل گاطع، خودش را نشان نمیدهد؟ 

چهاردهم. بر طبق روایات تفسیر آیه اکمال دین مربوط به امام علی علیه السلام است، چرا وی با تفسیر به رای این آیه آن را به خود نسبت داده است؟

پانزدهم. علما معتقد به این موضوع نیستند و معتقدند که حاکم را خداوند انتخاب می کند،  چرا وی اینهمه به علما تهمت میزنید؟

شانزدهم. چرا احمد اسماعیل حرام های الهی را بر خود و اتباعش حلال کرده است؟

هفدهم. علمای دین به مخالفت با تصوف بر خواسته اند، و مخالف بوده اند و هستند، از احمد اسماعیل بپرسید که چرا عقاید اهل سنت و وهابیت را دنبال می کند؟

هجدهم. به چه علت احادیث ضعیف را به نفع خودش می گیرد و بقیه احادیث را رها می کند در حالی که راه های استفاده از احادیث در کلام معصومین علیهم السلام گفته شده است.

نوزدهم. به چه علت رجعت را نفی می کند در حالی که در احادیث معصومین علیهم السلام این موضوع به صراحت آمده است.

بیستم. چگونه قرائت ها را زیر سوال می برد در صورتی که اصلا نمیداند آن ها چیستند، و منظور از آن ها چیست؟!

بیست و یکم. چرا مفهوم راسخون در آیه قرآن کریم را به خود تعمیم می دهد در حالی که معصوم نیست؟!

بیست و دوم. چگونه به دروغ حکم می دهد، و دیگران را به گمراهی می کشاند، و هیچ از خدا نمی ترسد که بار گمراهی افراد به دوشش است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۰۰
فاطمه فخار

آیا خواب حجت است ⁉️⁉️⁉️

رؤیاها هر چه که باشند، حجت (به معنای دلیل شرعی) نیستند؛ نه تکلیفی ایجاد و نه حقی را سلب می‌کنند. هیچ کس بواسطه خوابی که دیده ماموریتی پیدا نخواهد کرد خواب نمی تواند حلالی را حرام یا حرامی را حلال نماید، به هیچ‌ وجه صرف دیدن رؤیا، کسی مکلف به انجام‌دادن یا ترک کاری که در بیداری بر آن مکلف نیست نخواهد شد.اگر کسی در خواب از طرف معصوم(علیه السلام) به انجام کاری مأمور شود، در بیداری چیزی به عهده ندارد. علامه حلی در این باره می‌فرماید: «اگر(معصومین) در رؤیا مطلبی خلاف ظاهر بگویند، سزاوار نیست از آن تبعیت شود و اگر موافق شریعت چیزی بفرمایند، بهتر است بر طبق آن عمل شود؛ اما واجب نیست؛ زیرا زیارت امام(علیه السلام) در رؤیا موجب وجوب اتباع در بیداری نمی‌شود.(یعنی واجب نیست انجام شود و موجب پیروی در بیداری نیست)» (بحارالانوار، ج61، ص238) امام صادق(علیه السلام) در این مورد می‌فرماید: «ان دین الله عزوجل أعز من أن یری فی‌النوم»؛ «دین خداوند برتر از آن است که در خواب دیده می‌شود.» (همان، ص237)

متاسفانه یکی از اشکالات عوامانه اهمیت دادن بیش از حد و نامعقول به رویاهاست که موجب اتهام شیعه به خرافه‌پرستی و گاه کفر و ارتداد می‌شود. یکی از استادان دانشگاه بغداد در کتابی که درباره رؤیا منتشر کرده، می‌گوید: «شیعیان در بسیاری موارد، قبور امامزادگان و ائمه خود را از طریق رؤیا مشخص می‌کنند.» (رؤیا از نظر دین و روانشناسی، ص 130)

به‌ تازگی نیز آیـة الله مکارم شیرازی برای مبارزه با همین خرافه‌سازی‌ها هشدار دادند و گفتند: «اخیراً با استناد به برخی خواب‌ها امامزاده‌سازی در بعضی جاها معمول شده است که مثلاً فلان امامزاده در فلان منطقه مدفون است یا این که نیاز به آب و غذا دارد و هر کسی با این امور مخالفت کند، به بلا گرفتار می‌شود. در مورد مسجد جمکران نیز بارها گفتیم که (جریان مربوط به شرافت آن) در بیداری اتفاق افتاده و در خواب نبوده است. در شرع اسلام این مطالب درست نیست و نمی‌شود بر این اساس مطلبی اسلامی درست کرد. (سایت تحلیلی خبری عصر ایران، کد خبر 100946)

هیچ رؤیایی نمی‌تواند همه ی دلیل برای صدور حکمی باشد؛ همچنین نمی‌تواند سندی دال بر ایمان یا کفر کسی باشد؛ حتی اگر رؤیای انسان برجسته‌ای باشد. دخالت صدها امر چون تغذیه تفکر، تلقین، اعتقادات، ‌مشاهدات روزانه، تخیلات، امیال و آرزوها و ... در رؤیا باعث می‌شود که رؤیا کاملاً از اعتبار «واقعی بودن» ساقط شود، بلکه از طریق رؤیا تنها می‌توان تا حد تقریبی خودِ خواب بیننده را شناخت و به روحیاتش پی برد که البته این نیز از عهده روانکاوان برمی آید آن هم از این جهت که  هر کسی رؤیایی دارد که مطابق با منش و تفکر خود اوست.فضیلت تراشی از طریق رویا برای خود یا دیگران، هیچ اعتبار دینی یا علمی ندارد بلکه تنها می تواند طرز فکرِ بیننده را نسبت به فرد دیده شده نشان دهد حتی اگر برخلاف عقایدش چیزی را ببیند باز هم سند صحت آن محسوب نمی شود بلکه می تواند نشانه شک و تردید وی یا وسواس و یا حتی دخالت شیطان باشد. در روایت است از أبى بصیر از امام صادق علیه السلام که فرمود: ابلیس یک شیطانى دارد بنام (هزع) که در هر شب بخواب مردم آید بنابراین خوابهای درست و غلط با هم آمیخته اند و از حجیت ساقط شده اند.

هیچکس حق ندارد رویایش را برای دیگران تعریف کند و بخواهد از طریق رویا چیزی را ثابت کند، این ها نشانه جهل و ضعف فکری است.گاهی شخص فاسقی را که فسق و فجورش آشکار است را بواسطه یک رویا تبریه میکنند، این کار قبح گناه را از بین برده و عوام را خرافاتی و غیر واقعی تربیت می کند.حتی رؤیای پیامبران(ع) نیز که به اعتقاد برخی علمای شیعه همواره صادق بوده و الهام غیبی و بلکه هم‌پایه وحی قلمداد شده، از نظر علامه مجلسی برای انبیاء(ع) «حجت‌آورنبوده» و به ‌تنهایی علت افعال ایشان قرار نمی‌گرفته است. می ‌فرماید: «اگر از ما سؤال کنند، نظر شما در مورد رؤیای انبیاء چیست و به چه علت به صحت آن حکم می‌کنید و آن را هم‌پایه وحی می‌دانید، می‌گوییم، ماقطع به صحت اخبار مربوط به این مسئله نداریم و این اخبار نیز از اخبار متواتر یا مستفیض نیستندکه موجب علم شوند؛ البته آنچه ممکن است آن است که خداونددر مورد خاصی به پیامبرش قبلاً از طریق وحی اعلام کند که فلان مسئله را در خواب به تو خواهم گفت و آنچه را لازم است، انجام دهی، در رؤیا به تو نشان می‌دهم. در اینجا قطع به صحت پیدا می‌کند؛ به علت آنکه قبلاً از مجرای وحی تأیید شده است؛ نه به این علت که در خواب دیده شده است. رؤیای حضرت ابراهیم(ع) نیز بر همین موضوع حمل می‌شود؛ والا چگونه ممکن است حضرت ابراهیم(ع) یقین پیدا کند که مأمور به قربانی ‌کردن فرزندش شده است؟» (بحارالانوار، ج61، ص 216)

مطلب تهیه شده توسط خانم فاطمه فخار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۳۶
Zzz Montazerolmahdi

همواره مدعیان دروغین برای حق جلوه دادن خود در اصول و اعتقادات دستبرد میزنند.

از آنجایی که مدعی کذاب احمد بصری دارای خطاها و سهو هایی فراوانی است تا جایی که باعث شده انصارش به دودسته تقسیم شده و نوشته های منتسب به اورا انکار کنند

احمد بصری برای پاسخ به این اشکال اساسی  که ادعای عصمت اورا زیر سوال میبرد، با بازی با روایات و تفسیر به رای ایات قران عصمت پیامبر و ائمه را زیر سوال میبرد و کینه و بغض درونی خویش را نشان میدهد.

در این نوشتار برای رد توهم سهو معصومین به روایاتی از خاندان عصمت و طهارت اشاره میکنیم.

📝روایاتی که سهو را بر پیامبر وامامان منع می کنند :

📚

  1 . محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد بن عیسى، عن الحسن بن محبوب، عن إسحاق بن غالب، عن أبی عبد الله علیه السلام فی خطبة له یذکر فیها حال الأئمة علیه السلام و صفاتهم:....

وصفوة من عترة محمد صلى الله علیه وآله لم یزل مرعیا بعین الله، یحفظه ویکلؤه بستره، مطرودا عنه حبائل إبلیس وجنوده، مدفوعا عنه وقوب الغواسق (٤) ونفوث کل فاسق، مصروفا عنه قوارف السوء، مبرءا من العاهات، محجوبا عن

الآفات، معصوما من الزلات، مصونا عن الفواحش کلها،

الکافی ج1 ص204

حدیث دوم

حدثنا الحسین بن محمد بن عامر عن معلى بن محمد حدثنی أبو

الفضل عبد الله بن إدریس عن محمد بن سنان عن المفضل بن عمر قال قلت لأبی

عبد الله علیه السلام سئلته عن علم الإمام بما فی أقطار الأرض وهو فی بیته مرخى

علیه ستره فقال یا مفضل ان الله تبارک وتعالى جعل للنبی صلى الله علیه وآله خمسة أرواح

روح الحیاة فیه دب ودرج وروح القوة فبه نهض وجاهد وروح الشهوة فبه

اکل وشرب واتى النساء من الحلال وروح الایمان فبه امر وعدل وروح

القدس فبه حمل النبوة فإذا قبض النبی صلى الله علیه وآله وسلم انتقل روح القدس فصار فی

الامام وروح القدس لا ینام ولا یغفل ولا یلهوا ولا یسهوا والأربعة الأرواح

تنام وتلهوا وتغفل وتسهوا وروح القدس ثابت یرى به ما فی شرق الأرض

وغربها وبرها وبحرها قلت جعلت فداک یتناول الامام ما ببغداد بیده قال نعم و

ما دون العرش.

بصائر الدرجات ، محمد بن الحسن الصفار ، ص474

📚

حدیث سوم

  حضرت رضا (علیه‌السلام) در وصف امام می‌فرماید: 

فهو معصومٌ مؤیّدٌ موفّقٌ مسدّدٌ، قد أمِنَ من الخطاءو الزَّلَل"

بحارالأنوار، ج 17، ص 108


📚

حدیث چهارم

امام صادق (ع) هم در بیان صفات امام می فرمایند :


 « قال أمیر المؤمنین علیه السلام : والامام المستحق للامامة له علامات فمنها أن یعلم أنه معصوم من الذنوب کلها صغیرها وکبیرها ، لا یزل فی الفتیا ، ولا یخطئ فی الجواب ، ولا یسهو ولا ینسى ، ولا یلهو بشئ من أمر الدنیا » 

یعنی حضرت علی (ع) فرمودند :امامی که شایستة چنین منصبی است دارای علاماتی است که از آن علامات معصوم بودن از تمامی گناهان کبیره و صغیره است که در جوانی زائل نمی شود و در جواب خطا نمی کند ، سهواً گناه نمی کند و چیزی را هم فراموش نمی کند ، و متوجة لهو و لعب دنیا نمی شود .

بحار الانواز، ج 17، ص 109

حدیث پنجم

📚

وَ رُوِیَ أَنَّهُ ص قَالَ:4 . 

 إِنَّمَا السَّهْوُ لَکُمْ.

 پیامبر فرمود تنها سهو برای شماست .


بحار الأنوار .ج‏17، ص: 112 


که در این جمله سهو با انما برای غیر معصوم حصر شده

حدیث ششم

📚

وَ رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ:

 لَمْ أَنْسَ وَ لَمْ تَقْصُرِ الصَّلَاة


 پیامبر فرمود من فراموش نمی کنم و نماز را هم کم نمیکنم(سهو در نماز ندارم)

 .بحار الأنوار .ج‏17، ص: 112

حدیث هفتم

امام صادق (ع) نیز به ویژگی و خصائص امام معصوم (ع) پرداخته و اینگون می فرماید :

« فالامام هو المنتجب المرتضى ، والهادی المنتجى ، والقائم المترجى ، اصطفاه الله بذلک واصطنعه على عینه فی الذر حین ذرأه ، وفی البریة حین برأه ، ظلا قبل خلق نسمة عن یمین عرشه ، محبوا بالحکمة فی علم الغیب عنده ، اختاره بعلمه ، وانتجبه لطهره ، بقیة من آدم علیه السلام وخیرة من ذریة نوح ، ومصطفى من آل إبراهیم ، وسلالة من إسماعیل ، وصفوة من عترة محمد صلى الله علیه وآله لم یزل مرعیا بعین الله ، یحفظه ویکلؤه بستره ، مطرودا عنه حبائل إبلیس وجنوده ،

 مدفوعا عنه وقوب الغواسق ونفوث کل فاسق ، مصروفا عنه قوارف السوء ، مبرءا من العاهات ، محجوبا عن الآفات ، معصوما من الزلات ، مصونا عن الفواحش کلها ،

 معروفا بالحلم والبر فی یفاعه ، منسوبا إلى العفاف والعلم والفضل عند انتهائه ، مسندا إلیه أمر والده ، صامتا عن المنطق فی حیاته

الکافی . ج1 . ص204

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۱
فاطمه فخار

1-آیا احمد الحسن فرزند امام زمان(عج) است؟ اگر جواب مثبت است چرا قبل از ظهور پدر آمده است؟

اگراحمد الحسن زمین را پر از عدل و داد می کند همانگونه که خود ادعا می کند دیگرچه نیازی به ظهور پدر می‌باشد؟



۲-آن چه که بر ما واجب است تصدیق نبوت پیامبر اکرم(ص) واطاعت از ایشان و ائمه ی معصوم(ع) است، اما اولاد ایشان درصورتی واجب است که امام معصوم(ع) در این خصوص به ما دستور دهند. بنابراین شخص مدعی باید دومطلب را ثابت کند؛ ۱- اینکه فرزند امام زمان(عج) است. ۲- اینکه امام زمان(عج) دستور به اطاعت از او داده اند. این دومطلب با معجزه ای آشکار ثابت می گردد، وی باید ارائه ی معجزه و کرامت کند و خواب امام زمان(عج) و یا جنی که ادعا می کند کافی نیست.



۳- امام زمان(عج) به وسیله رعب توسط خداوند متعال یاری شده است و علم ایشان شکست خورده باز نمی‌گردد همانگونه که آمده است:«یُنصر بالسیف و الرعب و انّه لا تردّ له رایة»(کمال الدین/۳۲۷)

کسی که ادعا می‌کند پسر امام زمان(عج) و فرستاده‌ی ایشان است باید مانند ایشان باشد و این درحالی است که دراستان بصره درمعرکه‌ای که با پلیس این استان در روز عاشورا برپا کردند، شکست خوردند و به پناهگاه های خود گریختند و درلانه های خود دستگیر شدند و مدعی مذکور؛ جناب فرمانده ی اعظم به امارات فرار کرد.

درجواب این اشکال، طرفداران این مدعی توجیه ذیل را ذکر می کنند:

روایت مذکرو مربوط به زمانی است که امام زمان(عج) خود شروع کننده ی معرکه و جنگ باشند و این در حالی است که در درگیر استان بصره دولت شروع کننده ی درگیری بود.درجواب باید گفت که این توجیه درست نمی باشد چرا که قاعده ی «لاترد له رایة» اطلاق دارد و قیدی ندارد و شامل هر معرکه ای اعم از آنکه اما زمان(عج) شروع کننده باشن و یا نباشند، می شود.



۴- ازجمله اشکالات این مدعی آن است که قرآن را غلط می خواند همانگونه که در بعضی کلیپ های صوتی و تصویری او مشهود است.

طرفداران او این مشکل را اینگونه تو جیه می کنند که اوخطا نمیخواند بلکه قرائت است و این درحالی است که قرائت باید به تبعیت از یکی از قرائات هفت گانه معتبر باشد، مگرآنکه بگویند قرائت جدیدی از ایشان صادر شده است!!!

جالب آن است که نه فقط در قرآن که حتی در مفردات زبان عرب و قواعد نحوی و ادبیاتی اشتباه می کند این امام!!!



۵- ازجمله اعتقادات شیعیان آن است که امام معصوم(ع) همه زبان‌های دنیا را می‌داند چرا که لازمه حجت برقوم بودن ایشان بر هرقومی چنین اقتضایی دارد.

آیا این مدعی امامت زبان‌های زنده دنیا را بلد است؟ اگرجواب مثبت است این ویژگی را آشکار کند.



۶- آیا امام معصوم در صورتی که دلیل مستحکمی بر دعوت خود ارائه نکرده باشد و به این دلیل، دعوت او مورد پذیرش واقع نشود، حکم به کفر افراد رد کننده‌ی دعوت می‌کند؟ حاشا و کلّا، این امر با عصمت و مقام شامخ امامت به هیچ وجه سازگاری ندارد. اما مدعی مزبور و اتباع او را ببینید که همانند وهابیان چگونه حکم به تکفیر را دین این دعوت می‌کنند.


«به نام امام م ح م د بن الحسن المهدی اعلام می‌کنم گه هرکس بعد از ۱۳ رجب ۱۴۲۵ ه.ق به این دعوت ملحق نشود و بیعت خود را با وصی امام زمان(عج) اعلام نکند از ولایت علی ابن ابی طالب(ع) خارج است وداخل درجهنم می شود و همهی اعمال عبادی او، کم و زیاد باطل است.» احمد الحسن ۱۳/۶/۱۴۲۵ ه.ق»



۷- یکی از دلایل این قوم برای قبول دعوت استخاره است.

جواب نقضی: آیا این افراد حاضرند برای طلاق زنان خود و به ازدواج در آوردن آنها به دیگری به این دلیل یعنی استخاره تمسک کنند؟ اگرجواب منفی است چگونه است که ما باید عقاید خود رابا استخاره اثبات کنیم و این دعوت مزخرف را با این دلیل بپذیریم.

اگر استخاره بر دجال بودن احمد الحسن بگیریم و آیه خوب آید آیا اتباع او می‌پذیرند؟ اگر برقتل او استخاره بگیریم آیا اتباع او در صورت خوب بودن استخاره او را به قتل می‌رسانند؟ اصلاً اگر دلیل استخاره است، چرا بر نبوت و یا حتی الوهیت این شخص استخاره نگیریم؟!!!



جواب حلی: استخاره در موردی است که شخص بین دو فعل که هیچ کدام از آن دو مرجح و به عبارتی دیگر امتیازی ندارد می‌باشد آن هم فعل مباح و نه فعل حرام و یا واجب. و یا دستور قرآن است که « و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله امراً ان یکون لهم الخِیَرة و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالاً مبیناً»(احزاب/۳۶)

بنابراین در آن چه که خداوند و رسول او به انجام و یا ترک آن (واجب و حرام) امر کرده‌اند، اختیار وجود ندارد و نمی‌توان بر انجام یا ترک آن استخاره کرد. تمام مطلب فوق در استخاره در اعمال است و نه عقاید که در آن هیچ راهی برای استخاره وجود ندارد چرا که خداوند متعال دستور به اعتقاد به آنها از طریق عقل و استدلال صحیح داده است و بلکه بالاتر از این و آن اینکه استخاره در عقاید راه ندارد چرا که معنای استخاره جواز و امکان دو طرف است و شخص مخیر در انتخاب یکی از دو طرف می‌باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۳۰
فاطمه فخار

معیار های شناخت یمانی

روایة الإمام الباقر (ع: ((... خروج السفیانی والیمانی والخراسانی فی سنه واحده ،فی شهرواحد ولیس فی الرایات رایة أهدى من رایة الیمانی ، هی رایة هدى ، لأنه یدعو إلى صاحبکم ، فإذا خرج الیمانی حرم بیع السلاح على الناس وکل مسلم ، وإذا خرج الیمانی فانهض إلیه فإن رایته رایة هدى ، ولا یحل لمسلم أن یلتوی علیه ، فمن فعل ذلک فهو من أهل النار ، لأنه یدعو إلى الحق وإلى طریق مستقیم . الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264 . بحار الأنوار ج 52 ص 232

امام باقر(ع) فرمود : خروج سه نفر خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و ماه و روز واحد است ... و در پرچـمها پرچـمى هدایت یافته تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است . چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ، و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام مى شود . و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او . که همانا پرچمش پرچم هدایت است . و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ، و اگر کسى اینکار را انجام دهد از اهل جهنم مى باشد . زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست مى کند . الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264 . بحار الأنوار ج 52 ص 232

 

در این روایت چند نکته وجود داره

شناخت یمانی

از حیث زمان

همگام با سفیانی و خراسانی است

پس الان این اقا که ادعا کرده من یمانی هستم سفیانی و خراسانی اش کو

 

پرچم یمانی پرچم هدایته

کدام پرچم ایا پرچم خاصی داره یا چون یمانی هست

در ضمن بین پرچم های عصر ظهور این پرچم هدایت یافته است در مقایسه بین سه پرچم خراسانی و حسنی و یمانی یمانی دعوتش راست تر است

این به این معنا نیست که چون به امام زمان دعوت میکند باید عصمت داشته باشد

والا عمار یاسر هم دعوت به بهشت میکرد باید او هم معصوم باشد

ویح عمار تقتله الفئةالباغیة یدعوهم الی الجنة....

علامت دوم برای شناخت یمانی واقعی از دروغین

فاذادخرج حرم بیع السلاح علی الناس و علی کل مسلم

تحریم فروش اسلحه در تمام عالم

الان که چنین انفاقی نیافتاده در ضمن معلوم میشه که بصورتداعجاز گونه باید باشد یعنی تحریم تکوینی باشد یعنی کار خدا باشد نه سازمان های بشری

نکته سوم زمان پیوستن به یمانی چه زمانی است

زمانی که خروج کرد

که برای شناحت یمانی واقعی از دجال های اخر الزمان به نکات همزمانی خروج با سفیانی و خراسانی و تحریم اسلحه و دعوت به امام زمان دقت شود

احمد الحسن ادعا کرده است من یمانی هستم

خراسانی و سفیانی وجود ندارد

تحریم اسلحه بصورت بین المللی وجود ندارد

در ضمن پیوستن به یمانی وجوبی ندارد بلکه مخالفت نکردن با یمانی واقعی و دشمنی نکردن با ایشان وارد شده

 

که روایت داریم از امام صادق علیه السلام اگر من ان زمان را درک کردم لابقیت نفسی لصاحب هذا الامر.

یعنی جانم را برای امام زمان نگه میدارم

در ضمن مگر شما یمانی را صاحب الامر نمیدانید

پس پرچمی که به صاحب ما دعوت میکند و یمانی هست غیر از خود صاحب امر است؟!؟!

سوال مهم تراینکه الان احمد الحسن با چه ‌چیزی امده است

با وصیت امده است یا نه

اگه وصیتی ندارد پس حجت خدا نیست

اگه بگه دارم نشون بده

اگه نشون بده دروغ گفته

چون وصیت را بعد از وفات امام زمان تحویل میگیره

فاعتبروا یا اولی الابصار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۲۱
هادی عباسی

احمد الحسن ادعا میکند که کتاب وهم الالحاد یکی از مصادیق علم الهی است و نشانه امامت و حجیت است

از انجایی که خداوند رسوا کننده دروغگویان است این بار نیز کوس رسوایی اش گوس فلک را کر نموده است


در واقع کتاب وهم الالحاد علاوه بر مشکلاتی که دارد از جمله پذیرش نظریه تکاملی داروین

نویسنده ان نیز یک مصری بوده و قبلا انتشارات الازهر انرا چاپ نموده 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۰۷:۲۹
هادی عباسی